اخبار روزانه(ورزش - روزنامه - نرخ - فال )

نتایج زنده | اخبار | ورزش | فال روزنامه | قیمت طلا ، سکه و ارز های خارجی

اخبار روزانه(ورزش - روزنامه - نرخ - فال )

نتایج زنده | اخبار | ورزش | فال روزنامه | قیمت طلا ، سکه و ارز های خارجی

مصاحبه اختصاصی زومیت با گلن رایان، هنرمند خلاق عصر حاضر

گلن رایان عکاسی است که از تکنیک نوآورانه و جدیدی برای عکاسی و ساخت فیلم استفاده می‌کند. Karst Country یکی از آثار او است که با استقبال خوبی روبرو شده و در ادامه می‌توانید آن را تماشا کنید. مرتضی فتح‌اللهی از علاقه‌مندان به عکاسی، از سایت زومیت گفتگویی با گلن رایان داشته که در ادامه می‌خوانید.

  

۱.  تصاویر مادون قرمز (Infra-Red): نور خورشید (و به شکل کلی‌تر تابش‌های الکترومغناطیسی) دارای طیف‌ها و امواج متفاوتی است که چشم انسان تنها قادر به دیدن بخش محدودی از آن است. این محدوده با نام طیف مرئی (Visible Spectrum) شناخته می‌شود که طول موج آن حدودا بین 400 تا 700 نانومتر است. سایر طیف‌هایی با طول موج بالاتر و پایین‌تر از این محدوده به بخش‌های مختلفی تقسیم‌بندی می‌شوند که Infra-Red (مادون قرمز یا فروسرخ با طول موج‌هایی بلندتر از قرمز) و Ultraviolet (فرابنفش با طول موج‌هایی کوتاه تر از بنفش) شناخته شده‌ترین آنها هستند.

طیف رنگ

درک ما از جهان و محیط خارج بر مبنای نور مرئی است و چشمان ما در حالت غیرمسلح قادر به تماشای جهان با طیف‌های نوری دیگر نیست. تصاویر مادون قرمز (عکس و فیلم) این امکان را در اختیار هنرمندان قرار می‌دهد تا جهان را ورای محدودیت‌های فیزیولوژی انسان به نمایش بگذراند. گلن رایان یکی از هنرمندانی است که از کارهای او باید به عنوان دقیق‌تر «شبه مادون قرمز» (Near Infra-Red) نام برد، زیرا کمی بالاتر از طول موج‌های قرمز را پوشش می‌دهند. (حدودا طول موجهای 720 تا 930 نانومتری، تصویر شماره 2) از این پس در متن از Near Infra-Red با عنوان ساده‌تر IR یاد می‌شود.

نور مرئی و مادون قرمز

۲. تصاویر گذر زمان (Time-lapse): گلن رایان را به معنی دقیق کلمه نمی‌توان هنرمندی فعال در این حیطه به شمار آورد، اما در معروف‌ترین اثر منتشر شده او، Karst Country، می‌توان جلوه‌هایی نزدیک به تصاویر گذر زمان را یافت. (این اثر در آوریل 2014 در لیست بهترین تایم لپس‌های سایت Fubiz قرار گرفت) یک ویدئوی تایم لپس به معنی دقیق‌، تکنیکی و تیپیکال به ویدئویی گفته می‌شود که از کنار هم قرار گرفتن سری عکس‌های گرفته شده با دوربین‌های عکاسی (Still Camera) به وجود می‌آید. این عکس‌ها با فاصله زمانی معین (برای مثال هر 30 ثانیه یکبار) از سوژه واحدِ متحرکی (برای مثال یک گُل در حال رشد) گرفته می‌شوند و موضوع آنها بیشتر نمایش حیات در بازه‌های زمانی طولانی است. (برای مثال نمایش حیات و جنب و جوش یک شهر در طول 24 ساعت‌، در ویدئویی 5 دقیقه‌ای).


 در ادامه مصاحبه اختصاصی زومیت با گلن رایان را می‌خوانید:

Glen-Ryanاین یک مصاحبه اختصاصی از طرف سایت زومیت هست. قبل از هر چیز یک معرفی کلی از خودتان ارائه کنید.

من یک هنرمند عکاس و تصویرساز تجاری هستم که در ناحیه جنوب شرقی استرالیا کار و زندگی می‌کنم. در حال حاضر در کانبرا (Canberra) ، پایتخت استرالیا ، زندگی می‌کنم. جایی که کمپانی من، Silverdory در آنجا قرار دارد. همچنین جدا از خلق تصاویر IR در پروژه‌هایی مثل Karst Country و پروژه پیش رو، Brindabellas ، از هواداران و فعالان پرشور حفظ محیط زیست و طبیعت استرالیا هستم.

برای ما که از بیرون به شما و هنرتان نگاه می‌کنیم ، هنرمندی هستید که با پشتکار زیاد و به شکل منظم تصاویر تایم لپس و IR از طبیعت (Nature) و مناظر (Landscapes) تهیه می‌کنید. کمی بیشتر در مورد هنرتان صحبت کنید، قصد دارید در آینده هم این هنر را دنبال کنید؟ و اینکه چطور به فکر ایجاد چنین تصاویری افتادید؟

از سال 1998 قسمت بزرگی از آثار و فعالیت من شامل تهیه تصاویری از مناظر طبیعی با تکنیک IR می‌شود. این تصاویر در ابتدا شامل تصاویری از مناطق ساحلی و جنوبی New South Wales (ایالتی در جنوب شرقی استرالیا) می‌شد که من در آنجا بزرگ شدم. در طول سال‌های اخیر عکس‌هایی را از مناظر کانبرا ، مثل مناظر صخره‌ای و رسوبی Wee Jasper (که در پروژه Karst Country می‌توانید ببینید) ، تهیه کردم و در حال حاضر روی مناظری از رشته کوه Brindabella کار می‌کنم. این پروژه‌ها در قالب چاپ کتاب و همچنین تصاویر متحرک IR که از طریق دوربین‌های فیلمبرداری اصلاح شده RED ضبط شده‌اند، عرضه می‌شوند.

در واقع یک هنرمند فعال در زمینه تایم لپس نیستم. تنها تصاویر تایم لپسی که تا به حال تهیه کرده‌ام برخی از نماهای ویدئو و پروژه Karst Country است. در ضمن هیچ وقت تصاویر تایم لپسی را با دوربین‌های عکاسی و از طریق گرفتن سری عکس‌ها و ادغام و چیدن آنها به صورت یک سکانس و ویدئو تهیه نکرده‌ام. بیشتر نماهای Karst Country به صورت تصاویر متحرک (Motion Footage) در دوربین‌های RED Scarlet و Epic-X و با نرخ فریم‌های پایین ضبط شده و سایر بخش‌ها هم با نرخ فریم نرمال و بعضا فریم ریت‌های بالا گرفته شدند. در واقع Karst Country را نمی‌توان یک ویدئوی تایم‌لپس به حساب آورد. فریم ریت پایین و اکسپوژ طولانی در این پروژه راهی بود برای غلبه بر محدودیت‌های تکنیکی دوربین برای ضبط تصاویر IR. ما در پروژه IR اخیرمان (Brindabellas) تکنیک فیلم‌برداری تصاویر IR را به مرحله بالاتری از پیچیدگی رسانده‌ایم. با کمک دوربین‌های اصلاح شده که اجازه فیلم‌برداری در نرخ فریم‌های مختلف را به ما می‌دهند. Brindabellas فوتیج‌های بیشتری را با فریم ریت‌های بالاتر (اسلوموشن) شامل می‌شود و همچنین با گستره بیشتری از فریم ریت‌های مختلف ضبط شده است.

اطلاعاتی در مورد Silverdory بدهید. این شرکت با چه هدفی تاسیس شده و در چه حوزه هایی فعالیت می‌کند؟

Silver Dory کمپانی است که آن را در کانبرا تاسیس کردم. ما طیفی از خدمات مختلف را در زمینه تصویر ارائه می‌دهیم. از تصاویری با طیف‌های نوری خاص تا عکس‌ها و ویدئوگرافی‌های تجاری مرسوم (به شکل ویژه تصاویر زیست محیطی و حتی تصاویر مرتبط با غذا و آشپزی برای شبکه‌ها). پروژه‌های هنری مثل پروژه‌های Karst Country و Brindabellas هم به کمک همین کمپانی (Silver Dory) تهیه و تولید می‌شوند.

آیا همکاری هم دارید؛ «جیمز وان در موزل». به نظر می‌رسد جیمز قسمت مرموز پروژه‌ها باشد!

جیمز سرپرست بخش پست پروداکشن (پس از تولید) شرکت Silver Dory است. او بیشتر کارهای تدوین را در پروژه‌های بزرگ (چه هنری و چه تجاری) انجام می‌دهد. جیمز همچنین یک عکاس ، ویدئوگرافر و فیلمساز است و کارهای زیادی را برای مراجعه کنندگان خودش انجام داده است. در پروژه Karst Country جیمز سرپرست بخش ایده و کانسپت، سرپرست تهیه کنندگان، تدوینگر و اصلاح‌کننده رنگ (Colorist) کار بود. (البته او برخی از نماها را هم گرفت). در پروژه Brindabellas جیمز سرپرست نویسندگان و تهیه کنندگان و همچنین تدوینگر و اصلاح کننده رنگ است. علاوه بر این گاهی به عنوان دستیار فیلمبردار هم کمک می‌کند. به طور کلی جیمز در پروژه های IR سرپرست تهیه کنندگان و مرحله پس از تولید است و من بیشتر تصاویر را ضبط می‌کنم.

کارست کانتری

حالا بیشتر در مورد کارهایتان صحبت کنیم و نگاهی به Karst Country بیندازیم. در تاریخ هنر  بازنمایی‌های زیاد و متنوعی را از مناظر (Landscape) در فرم‌های هنری مختلف (نقاشی، عکاسی، فیلم‌های مستند و...) داشتیم که از آن جمله می‌توان به نقاشان عصر طلایی هلند در قرن 17، گروه f/64 در دهه 20 و هنرمندان بیشمار دیگر اشاره کرد. کارهای شما به خصوص شباهت زیادی با عکس‌های Jay Wesler دارد. می‌خواهیم بدانیم جنبش و مکتبی هست که خودتان را وامدار و دنباله‌رو آن بدانید؟ نه لزوما جنبش‌های هنری بلکه حتی جنبش‌های اجتماعی (برای مثال وضعیت توریستی استرالیا و اقتصادی که از پی آن می‌آید) به طور کلی منابع الهام شما در کارهایتان چیست؟

واقعا هیچ کدام از جنبش‌های هنری را دنبال نمی کنم و خودم را جزوی از هیچ جنبش به خصوصی نمی‌دانم. فقط فردی هستم که به کشف مناظر علاقه‌مند است و این چالش را دوست دارم که آنها را به کمک تکنیک IR از زاویه دیگری به نمایش بگذارم. چشمه الهام من چیزی نیست جز مناظری (طبیعی) که هر روز آنها را می‌بینم و پروژه‌ها را با شهودی که در طبیعت من وجود دارد به پیش می‌برم. هیچ برنامه و هدف اجتماعی گسترده‌ای مدنظر نیست. فقط شهود خودم و مناظر و نور.

ما انسان‌ها در طول تاریخ رویکردهای متفاوتی نسبت به منظره داشته‌ایم. اینجا می‌خواهیم تفاوتی بین منظره (Landscape) و طبیعت (Nature) قایل شویم. گاهی اوقات رابطه آیینی و بدوی با آنها داشته‌ایم، گاهی طبیعت را به عنوان امر شکوهمند (Sublime) درک کردیم که حتی می‌تواند جنبه‌های اخلاقی داشته باشد و گاهی نیز آن را به عنوان ابزار در صنعت توریستی فرض کرده‌ایم. دیدگاه شما در ساخت این آثار چیست؟ این کارها به گونه‌ای است که انجمن‌ها و سازمان‌های حامی محیط زیست آنها را در صفحه فیس‌بوک خودشان منتشر کنند؟ آیا نمایانگر نوعی اتوپیا نیستند؟ در واقع اتوپیایی به نظر می‌رسند که از فرط دور و تک افتادگی به فساد کشیده شده‌اند. رویکرد شما به منظره‌ها چیست؟

رویکرد من به چشم‌اندازها و مناظر این است که هر منظره‌ای سحر و جادوی مخصوصی را دارد که یک تصویر دو بعدی ساده نمی‌تواند همیشه آن را بدون استفاده از تکنیکی که یک عنصر فراواقع‌گرا (سوررئال) را به آن منظره اضافه کند، به تصویر بکشد. تکنیک‌هایی مثل IR. من هیچوقت به دنبال منظره های عجیب و غیر قابل دسترس نبودم که مردم در حالت عادی هیچ زمانی امکان دیدنش را ندارند. مناظری مثل منظره‌های ایسلند یا قطب جنوب. من بیشتر علاقه‌مندم که جلوه متفاوتی از مناظری را به نمایش بگذارم که مردم هر روز آنها را می‌بینند، اما امکان دارد به دلیل عدم داشتن وقت و یا تمایل آنچنان که باید به جزئیات آن توجه نکنند. مناظری که در Karst Country و یا Brindabellas به نمایش گذاشته شد به سادگی قابل دسترس هستند و بیشتر آنها تنها چند دقیقه با پایتخت استرالیا فاصله دارند. بیشتر مردم هر روز آنها را می‌بینند اما نه به آن شکلی که من آنها را می‌بینم و تلاش می‌کنم که به تصویر بکشم. من طبیعت و مناظر استرالیا را تاریک، موحش و مشوش می‌بینم. به هیچ وجه تلاش نمی‌کنم آنها را به شمایل رمانتیک‌ها نشان بدهم. همچنین فکر نمی‌کنم تلاش کرده باشم بیانه‌ای را با تصاویرم در خصوص آرمانشهر یا فساد ارائه بدهم. تنها کاری که کردم نمایش سویه‌های سوررئال طبیعتی است که مردم هر روزه در مجاورت آن هستند.

از نظر اقتصادی این تصاویر سودی هم به همراه دارند؟ و راه‌های سوددهی آنها از چه طریقی است؟ آیا آنها را به عنوان Stock Footage در اختیار سایت‌های مرتبط قرار می‌دهید؟

ما کارگزاری در این زمینه داریم و فوتیج‌های مختلفی را به عنوان Stock Footage می‌فروشیم. چه تصاویر IR و چه تصاویر رنگی معمولی. Karst Country به شکل تجاری عرضه نشد (در واقع بیشتر تجربه‌ای بود در زمینه تصاویر IR) اما Brindabellas در فرمت‌های مختلفی عرضه می‌شود. به شکل کلی منبع مالی پروژه‌های هنری ما از طریق پروژه‌های تجاری تامین می‌شود. اما Brindabellas در قالب‌های تجاری مختلف مثل فیلم (برای دانلود) و چاپ به صورت کتاب برای فروش عرضه می‌شود.

به عنوان یک اثر هنری (Artwork) آیا بستری برای نمایش این آثار (از آنجا که در ژانر و فرم خاصی هم مثل مستند نمی‌گنجند) وجود دارد؟ ظاهرا یک بار آنها را در سینمایی به نمایش گذاشتید.

پروژه‌ای مثل Brindabellas طوری ضبط و تهیه شده که قابلیت پخش در سینماهای 4K (منظور سینماهایی با پروژکتور 4K) را دارد. یک نسخه 30 دقیقه‌ای 4K آن را اوایل 2014 در National Film و Sound Archive در کانبرا به نمایش گذاشتیم. بنابراین امیدواریم بتوانیم نسخه نهایی (90 دقیقه‌ای) را در آینده در بعضی از سینماها به نمایش بگذاریم. اما سینما برای کارهایی از این دست پتانسیل کمی دارد. در بهترین حالت هزار یا هزاران نفر می‌توانند کار را ببینند، در صورتی که تعداد کسانی که می‌توانند کار را به شکل آنلاین ببینند و خریداری کنند به میلیون‌ها نفر می‌رسد. بنابراین ما بیشتر تمرکز خود را بر توزیع و پخش آنلاین کار گذاشتیم.

کمی از روندکاری عادی و معمول روزانه‌ تان برای گرفتن نماها بگویید.

برای پروژه‌های هنری IR دو نوع محصول تهیه می‌شود. عکس‌ها روی دوربین‌های اصلاح شده (برای تصاویر IR) نیکون و کانن گرفته می‌شند و بعد به کمک فتوشاپ و پلاگین Adobe Camera Raw روی آنها اصلاحاتی صورت می‌گیرد. فیلم‌ها در رزولوشن 5K و فرمت Redcode (فرمت Raw دوربین های Red) و با دوربین اصلاح شده Red Epic-X گرفته می‌شوند. این تصاویر در مرحله پس از تولید غالبا با نرم افزار ادوبی پریمیر پرو تدوین و اصلاح رنگ می‌شوند و از ادوبی افترافکت هم در صورت نیاز استفاده می‌شود.

کارست کانتری

شما از دوربین‌های Red استفاده می‌کنید. آیا تا به حال پیش آمده که در مرحله پست پروداکشن، تصاویر را به تصاویر مادون قرمز تبدیل کنید؟ غالبا از چه طیفی از فیلترهای مادون قرمز استفاده می‌کنید؟

ما با دوربین های Red کار می‌کنیم اما تصاویر IR به کمک دامنه‌ای از فیلترها تهیه می‌شوند. دوربین اصلی ما دوربین اصلاح شده Epic-X است که فیلترهای ضد مادون قرمز (IR Cut Filter) آن از سنسور دوربین حذف شده‌اند. البته این دوربین با فیلترگذاری روی لنز می‌تواند تصاویر UV و رنگی معمول (طیف مرئی) را هم ضبط کند. برای تصاویر IR ما دامنه‌ای از فیلترهای 720 تا 930 نانومتری را به کار می‌گیریم. هیچ وقت جلوه تصاویر IR را در پست پروداکشن ایجاد نمی‌کنیم. فقط مقداری اصلاح رنگ روی تصاویر انجام می‌دهیم.

لطفا به لحاظ تکنیکی بگویید دقیقا چه تغییراتی را در دوربین‌های اصلاح شده برای این کار ایجاد کردید.

بیشتر دوربین‌ها فیلتر ضد مادون قرمز را در جایی مقابل سنسور خودشان دارند. در دوربین اصلاح شده ما یعنی Red Epic-X ما OLPF یا Optical Low Pass Filter استاندارد دوربین را که شامل یک فیلتر ضد مادون قرمز بود برداشتیم و آن را با یک OLPF بدون فیلتر ضد مادون قرمز جایگزین کردیم. این موضوع به ما اجازه می‌دهد که تصاویر متنوع مادون قرمزی را به کمک فیلترهای IR مختلف تهیه کنیم. همان طور که گفتم ما از طیف فیلترهای 720 تا 930 نانومتری استفاده می‌کنیم. البته می‌توانیم با گذاشتن فیلترهای ضد مادون قرمز در مقابل لنز تصاویر رنگی معمول هم با این دوربین بگیریم.

از چه لنزهایی برای تصاویر IR استفاده می‌کنید؟

بیشتر تصاویر IR را با لنزهای نیکون می‌گیریم. عموما لنزهای 70-200mm 2.8 VR2 و 300mm f4 و 200mm Micro-Nikkor.

نظرتان در مورد دوربین Alexa XT B&W چیست؟ این دوربین به شکل سیاه و سفید فیلم برداری می‌کند و فیلترهای مخصوص IR در خود دوربین موجود است. یک بار گفتید که علاوه بر قیمت بالا‌، رزولوشن کمتری (2.5K) هم دارد. چرا 4K بودن تصویر برای شما مهم است؟

Alexa XT در نوع خودش دوربین خوبی به شمار می‌رود، اما خیلی گران قیمت است و همچنین محدودیت‌هایی را برای کار ما ایجاد می‌کند. ترجیح می‌دهم که 5K و Raw فیلمبرداری کنم که امکانات زیادی را در پست پروداکشن در اختیار من می‌گذارد. کراپ (حذف قسمتی از کادر) ، گرفتن لرزش دوربین و نظایر آن. به علاوه اینکه کار نهایی یک پروژه 4K خواهد بود بدون هیچ گونه بزرگنمایی که به کاهش کیفیت منجر شود. ما همه فوتیج ها را به شکل 5K می‌گیریم و به صورت 4K عرضه می‌کنیم که هم در مرحله پس از تولید دستمان برای انجام تغییرات باز باشد و هم محصول را در رزولوشن‌های مختلف برای نمایش در مکان‌های مختلف عرضه کنیم. همچنین می‌توانم از برخی از فریم‌های این فیلم‌ها به عنوان تصاویر ثابت (عکس) استفاده کنم. کافی است تصاویرتان را ببینید که به شکل 4K روی پرده سینما نمایش داده می‌شوند و آن را نمی‌شود با هیچ تصویر دیگری مقایسه کرد. کیفیت خارق‌العاده است. از طرفی بیشتر مشتری‌ها و کارگزارهای ما تصاویر 4K را ترجیح می‌دهند. بنابراین استفاده از دوربینی مثل Alexa XT چندان برای ما مناسب نیست.

کارست کانتری

غالبا با چه نرخ فریمی فیلم برداری می‌کنید؟

بسته به سوژه‌ای که فیلم‌برداری می‌کنیم با فریم ریت‌های مختلفی کار می‌کنیم. بیشتر تصاویری که ضبط می‌کنیم بین 16 الی 100 فریم در ثانیه هستند. بعد از Karst Country ما به شکل کلی با نرخ فریم‌های بالاتری کار کردیم.

یکی از مسائل هنگام کار در طبیعت بحث تجهیزات است. دوربین‌های Red را در برابر تغییرات جوی چطور هستند؟

هیچ‌گاه مشکلی را با دوربین‌های Red نداشته‌ایم. چه در شرایط برفی و یخ بندان و چه در روزهای داغ تابستانی.

فکر می‌کنیم پست پروداکشن را با محصولات ادوبی انجام می‌دهید. افترافکت و پریمیر پرو. آیا تغییرات کامپوزیتی هم در تصاویرتان انجام می‌دهید؟ برای مثال عوض کردن آسمان یک نما.

بیشتر کارهای پست پروداکشن را این روزها با پریمیر پرو انجام می‌دهیم. کارهایی مثل اصلاح رنگ و گرفتن لرزش دوربین. هیچ وقت کارهای کامپوزیتی مثل جایگزین کردن آسمان را در کارهایمان انجام نمی‌دهیم.

لطفا کمی در مورد پروژه جدید Brindabellas صحبت کنید. ظاهرا در این پروژه وارد دنیای ماکرو هم شده‌اید.

Brindabellas مهمترین پروژه و اثر هنری IR ما تا به امروز است. Karst Country در حقیقت در لابه لای عکس‌هایی که برای نمایشگاه می‌گرفتیم ساخته شد. اما Brindabellas از همان ابتدا برای یک اثر 4K در حیطه IR طراحی شد. فیلمبرداری از می 2013 آغاز شد. اما به مرور مقیاس و کانسپت کار گسترش پیدا کرد. Brindabellas مثل Karst Country به صورت IR فیلمبرداری می‌شود و ما تمرکز خودمان را از مناظر صخره‌ای-رسوبی Wee Jasper به منظره‌های کوهستانی Brindabella در غرب کانبرا معطوف کردیم. برای این اثر تصاویر ماکرو هم ضبط کردیم. قصد داریم Brindabellas را در قالب یک اثر 90 دقیقه‌ای اواخر سال 2014 منتشر کنیم و تا جایی که می‌دانیم این اثر تنها اثر بلند در جهان خواهد بود که به شکل کامل به صورت IR فیمبرداری شده است.

آیا برنامه‌ای برای گرفتن تصاویر Nocturne و Moonlight دارید؟ به نظر می‌رسد این کار هم با رویکرد شما سازگار باشد.

هیچ برنامه قطعی و مشخصی برای گرفتن تصاویر شبانه نداریم، هر چند که در گذشته برای انجام تست‌هایی با همکارا‌نمان صحبت‌هایی داشتیم. شاید در آینده کارهایی را در این زمینه انجام دادیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.