ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
اگر به داستانهای مرموز و حل کردن معماهای مرموزتر علاقهمند هستید، The Vanishing of Ethan Carter بهترین انتخاب برای شما است. این بازی در سبک ماجراجویی دنبال میشود. داستان بازی با ارسال نامهای از سوی یک طرفدار، به کارآگاهی با نام پاول پراسپرو (Paul Prospero) آغاز میشود؛ کاراگاهی که قابلیتهای بسیار نادر و عجیبی دارد. این نامه از سوی پسری جوان با نام اتان کارتر (Ethan Carter) به دست او میرسید؛ فردی که از موضوعات ماوراءطبیعی مطلع است. این نامه ارسال شده از سوی اتان، پاول را به سمت محلی زندگی او و خانوادهاش به نام Red Creek Valley میکشاند. اما در کنار محتوای نامه که باعث رفتن پراسپرو به آن منطقه میشود، اکنون گم شدن اتان هم در میان است. اکنون پراسپرو باید با جستجو در Red Creek Valley، به دنبال سرنخهایی از اتان باشد و معماهایی که بر سر راه خود میبیند را حل کند. در طول بازی، پراسپرو با جسد یکی از اعضای خانواده اتان و یک داستان نوشته شده به دست او مواجه میشود و هرکدام از این دو، معماهای تازهای را بر سر راه این کاراگاه قرار میدهند. The Vanishing of Ethan Carter توانست نقدهای بسیار مثبتی را برای طراحی بصری، پازلهای لذت بخش و داستان مهیج خود دریافت کند. همچنین فروش این بازی در ماه اول عرضه، چیزی در حدود ۶۰هزار نسخه بود.
Broken Age بازگشت دوباره تیم شیفر (Tim Schafer) به سبک ماجراجویی است. این بازی که در سبک اشاره و کلیک دنبال میشود، به صورت چند قسمتی در بازار عرضه خواهد شد. بازی در یک دنیای فانتزی روایت میشود و دو شخصیت اصلی جداگانه دارد. هرکدام از آنها، در دنیایی متفاوت قرار دارند و چالشهای جداگانهای بر سر راه آنها است. شخصیت اول ولا تارتین (Vella Tartine) نام دارد. او یک زن جوان است و در دنیایی زندگی میکند که یک موجود غول آسا با نام Mog Chothra آن را ویران کرده است. در این سرزمین که تحت کنترل آن هیولا است، هزاران دختر قربانی میشوند و جان خود را از دست میدهند. هنگامی که ولا برای قربانی شدن انتخاب میشود، به این نتیجه میرسد که از بین بردن Mog Chothra میتواند پایانی بر این قربانیها باشد. پس وی فرار میکند تا با کشتن Mog Chothra، همه را از دست کارهای او نجات دهد.
شخصیت دوم در بازی، شی ولتا (Shay Volta) نام دارد. یک پسر جوان که تنها مسافر سفیه فضایی Bossa Nostra است. سیستم هوش مصنوعی این سفینه، برای شی همانند یک مادر است. این سیستم کامپیوتری سعی میکند با بازی های بچهگانه و کارهای بیهوده، حواس او را به موضوعاتی که مهم نیستند پرت کند تا بتواند او را از درک بعضی موضوعات منحرف کند. اما شی در تلاش است از سفینه خارج شود و حقایق را بداند. سیستم گیمپلی بازی، استانداردهای سبک اشاره و کلیک را به خوبی رعایت کرده است: از بررسی اشیاء موجود در صحنه گرفته، تا صحبت با مردم معمولی، که میتوانند اطلاعات خوبی را از بازی به شما بدهند. این بازی توانست نقدهای مثبتی را از منتقدان دریافت کند و فروش خوبی داشته باشد. قسمت دوم بازی، برای عرضه در اوایل سال ۲۰۱۵ درنظر گرفته شده است.
آیا به دنبال یک گیمپلی سریع و هیجان انگیز بر روی تلفن هوشمند خود هستید؟ بهتر است به سراغ shadow blade بروید. یکی بازی که توسط استودیوی ایرانی Dead Mage ساخته شد و توانست فروش بسیار خوبی را در بازارهای بین المللی تجربه کند. این بازی در سبک پلتفرمینگ (Platforming) روایت میشود و سرعت در روند گیمپلی آن حرف اول را میزند. داستان بازی در مورد یک نینجا با نام کرو (Kuro) است. او قصد دارد در مسیر این ماجراجویی، به shadow blade تبدیل شود. در مسیر بازی، شما باید آخرین درسهای باقیمانده از آخرین استاد نینجا را بدست بیاورید و کرو را در این راه یاری کنید. هدف اصلی مراحل، به دست آوردن زمان کمتر در اتمام هر مرحله، رسیدن به امتیازات بیشتر و پیداکردن اشیاء مخفی درون بازی است. استودیوی سازنده پیش از این تجربه ساخت بازی گرشاسب را در کارنامه خود دارد.
رد (Red) یک خواننده معروف در شهری به نام کلاود بنک (Cloudbank) است. همه چیز در شهر آرام به نظر میرسد، اما ناگهان نیروهایی روباتیک با نام پراسس (Process) که توسط گروهی به نام کمراتا (Camerata) هدایت میشوند، به او حمله میکنند. سپس وی با رسیدن به محلی، به شمشیری دست پیدا میکند که قرار بود با آن به قتل برسد. او این شمشیر را بدست میآورد و به مبارزه با دشمنان میپردازد. گروه کمرتا که همچنان خواهان بدست آوردن این سلاح قدرتمند است و قصد دارد رد را از سد راه بردارد، پراسسها را برای مبارزه با او میفرستد. گیمپلی بازی از نمای ایزومتریک (Isometric) به تصویر کشیده میشود. در طول مسیر بازی، رد به مکانهای مختلفی میرود و با نیروهای پراسس وارد نبرد میشود. به غیر از حالت معمولی ضربات، وی از حالتی بانام فروزن (Frozen) هم استفاده میکند. در کنار ضربات، رد در طول مراحل مهارتهایی بدست میآورد و از آنها برای به دست آوردن چهار قدرت اصلی، استفاده میکند. این بازی که از سوی منتقدان بسیاری تحسین شده است، هم اکنون در لیست نامزدهای جوایز ۲۰۱۴ از سوی وبسایت IGN قرار دارد.
چه کسی گفته است «شوالیهها» تنها باید در داستانهایی تاریک و پر ابهت حضور داشته باشند؟ حداقل سازندگان شاول نایت (Shovel Knight) که اینگونه فکر نمیکنند! در این بازی، شما در نقش یک شوالیه بانام شاول نایت قرار خواهید گرفت؛ فردی که برای مبارزه نه به اسب نیازی دارد و نه به شمشیر؛ بلکه تنها سلاح او یک «بیل» است! حتی فکر کردن به این موضوع باعث خنده میشود. او با استفاده از بیل، میتواند گنجهای زمین را پیدا کند یا دشمنان را از بین ببرد. حتی با استفاده از این سلاح بسیار کشنده (!) قابلیت از بین بردن دشمنان از بالای سر آنها را دارید. پیش از شروع داستان بازی، شیلد نایت و شاول نایت در کنار یکدیگر به ماجراجوییهای زیادی میپرداختند و گنجهای زیادی را پیدا کردهاند. اما برای مدتی، شاول نایت تصمیم میگیرد از ماجراجویی دست بکشد. در این مدت، جادوگر فرصت را غنیمت میشمارد و شیاطین زیادی را در سراسر سرزمین آنها پخش میکند. سپس شاول نایت بار دیگر تصمیم میگیرد «بیل» خود را بردارد و به جنگ آنها برود! عرضه این بازی، با گرافیک پیکسلی، و رنگ بندی همانند بازیهای قدیمی کمپانی نینتندو نتیجهای به جز موفقیت در پی نداشت. در کنار بازخوردهای مثبت، این اثر توانست به عنوان بهترین بازی مستقل در مراسم گیم جوایز بازیهای سال (The Game Awards) دست پیدا کند.
کدام بازی نظر شما را جلب کرد؟