طهورا شهبازی: «آشوراده دایه مهربان تر از مادر نمی خواهد» این سخن فعالان محیط زیست است تا دست هیچ سرمایه گذاری به آن نرسد. آنها می خواهند رشد آشوراده را از دامن مادر طبیعی اش نظاره گر باشند و علاقه ای به حضور طبیعت گردان ندارند. فعالان می خواهند آشوراده در دامن مادر خود آرام بگیرد و فقط و فقط حفظ شود. اما از طرف دیگر مجری طرح گردشگری می خواهد برای آشوراده مادری کند؛ سایه ای باشد بالای سرش، پرو بالی برای پرندگانش، حیاتی باشد برای ماهیانش و شاخ و برگی بدهد به درختانش. معتقد است آشوراده رنج های زیادی در این سال ها کشیده و اگر مادری آشوراده را برعهده بگیرد در مدت 3سال آن را مثل دسته گل تحویل خواهد داد.
محمدرضا یزدان پناه، مجری طرح گردشگری تردید ندارد که می تواند آشوراده را از اسارت شکارچیان نجات دهد و وضعیت آن را بهبود بخشد. عباس محمدی فعال محیط زیست هرگونه توسعه گردشگری در آن منطقه را رد می کند و می گوید آشوراده را بی خیال شوید در 85درصد دیگر ایران توسعه گردشگری راه اندازی کنید. حمید درودیان دیگر فعال محیط زیست نیز معتقد است نباید ما یک سایت مهم بوم گردی که در دنیا در این زمینه حرفی برای گفتن دارد و می توانیم گردشگری بین المللی آنجا دایر کنیم را برای کسب گردشگری ناپایدار تفریحی داخلی تهدید کنیم.
مناظره 3نفره ای با حضور مجری طرح آشوراده محمدرضا یزدانپناه که در سوابق خود مدیرعاملی منطقه آزاد کیش را دارد و ارگ جدید بم نیز جزو رزومه کاری او محسوب می شود، عباس محمدی فعال محیط زیست و حمیدرضا درودیان استاد دانشگاه و فعال محیط زیست در مورد طرح گردشگری در آشوراده در کافه خبر برگزار شد. شرح میزگرد را در ادامه می خوانید:
در
ابتدا درباره اهمیت آشوراده توضیحی دهید و اینکه چرا عده ای با طرح
گردشگری در این منطقه مخالف هستند با توجه به اینکه در این سال ها کاملا
متروکه مانده است و کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
درودیان: ما مناطقی در طبیعتمان داریم که به عنوان مناطق متروک و منطقه مرجع هستند یعنی آن وضعیت طبیعی و آن وضعیتی که طبیعت باید باشد حفظ کردند. ما نیز برای مطالعات و حتی بهره برداری نیازمند این مناطق هستیم چراکه می خواهیم ببینیم اگر ما آنها را رها کردیم به کجا می رسیدند یعنی نهایت سیر توالی این مجموعه به کجا خواهد رسید. ما به این مهم نمی رسیم مگر اینکه مناطق شاهدی را داشته باشیم (حتی در مدت محدود چند سال) یعنی به آن اوج توالی رسیده باشند، حتی گیاهانی هستند که خاص منطق دست نخورده هستند. همینطور به تبعه این گیاهان جانورانی هستند که در این مناطق وجود دارند. اینها دیده نخواهند شد مگر اینکه دست نخورده باقی بمانند. مثلا اگر آتش سوزی یا چرایی اتفاق بیفتد ما دیگر این مناطق را نداریم. حالا خیلی جاها این مناطق از دست می رود و ممکن است تخریب شود اما این تخریب به صورتی است که مجدد می تواند خودش را بازسازی کند مثلا کشاورزی در آن شده اما هنوز خاک و بستر از بین نرفته و فضا آماده بازپروری هست. یعنی به قولی گویی هنوز از کاسه نیفتاده و قابل بازیافت است. شاید بخش هایی از آشوراده دچار آسیب شده است اما قابل بازگشت است. ما می توانیم این منطقه را به عنوان منطقه نمونه داشته باشیم. مثلا در مورد جنگل ها؛ دیگر هیچ جنگل دشتی در کل استان گیلان و مازندران و گلستان نداریم مگر جنگل های گیسم. ارزش این مناطق تنها به این نیست که مثلا 10هکتار است؛ اینها ارزششان به این است که تنها جنگل های هیرکانی هستند. یعنی در کل دنیا نمونه هایی بی بدیل هستند. ارزش آشوراده ازنظر وسعت شاید کوچک به نظر بیاید ولی اهمیت آن مانند شاهرگی می ماند که تمام بدن حیاتش به آن بستگی دارد. نباید به کوچکی این نقاط خاص نگاه کرد بلکه به اثر آنها باید نگاه کرد. اشتباهی که مسوولان سازمان محیط زیست انجام می دهند و با اندازه و ابعاد بررسی می کنند.
شما می گویید که اگر قسمتی از آشوراده نیز خراب شود امکان بازیابی آن وجود دارد، با توجه به اینکه تنها 10درصد این جزیره قابل واگذاری است پس می توانیم بگوییم دوباره به حالت اول خود باز می گردد و جای نگرانی نیست؟
درودیان: این تخریبی که تا الان آنجا انجام شده، به دلیل سکونت مردم در آن ناحیه بوده است. بعضی از دوستان می گویند شما نگویید بکر است چون تا وقتی که آنجا آب بالا بیاید مردم آنجا زندگی می کردند این نوع تخریب، قابل بازگشت است، خاک هنوز همان خاک است و بستر آماده است. این نوع تخریب توان بازپروری خود را دارد اما اگر تاسیساتی ساخته شد و خاک از دست رفت دیگر قابل بازگشت نیست. اما با توجه به تغییر کاربری هایی که پیش بینی شده است و در طرحی که ما دیدیم امکان بازیابی آن دیگر وجود ندارد. وقتی بستر از بین رفت دیگر قابلیت زاد و ولد اکوسیستم وجود ندارد. ما به خاطر این نگرانیم که با این تغییرات عملا قابلیت بازگشت و بازپروری اکوسیستم کلا از بین می رود.
آقای یزدان پناه شما به عنوان مجری این پروژه، کار را از کجا و از چه سالی شروع کردید و در این سال ها پروژه آشوراده چه مراحلی را طی کرده است؟
یزدان پناه: در ابتدا توضیح کوتاهی بدهم؛ برای اینکه بخواهیم زندگی سالم داشته باشیم، تمام مردم باید به محیط زیست احترام بگذارند. من متخصص این کار نیستم اما علاقه مندم آن پارامترهایی که در محیط زیست وجود دارد و حساس است و باید برای حفظ محیط زیست به کار برد رعایت کنم. در همه دنیا تشکیلاتی به نام محیط زیست هست و مردم هم به آنها اعتماد دارند. ما هم محیط زیست را دوست داریم ممکن است جایی از روی جهل اقداماتی انجام دهیم که به محیط زیست صدمه بخورد اما علاقه مندیم بفهمیم و درک کنیم و آگاهانه بتوانیم محیط زیست را حفظ کنیم.
شروع این پروژه به سال های 80 یا 81 بر می گردد. بعد از تجربه کیش از چند استان به ما پیشنهاد گردشگری شد. در استان گلستان نیز زمانی که آقای احمدی استاندار آنجا بود از ما دعوت کردند که با وجود استعدادهای خوبی که این استان دارد آنجا طرح گردشگری راه اندازی کنیم. من سرمایه گذار نیستم، اتفاقا سخت علاقه مند به مسایل محیط زیست هستم. اما دولوپر (توسعه دهنده) هستم، فضاها را آماده می کنیم، قوانین و مقررات را رعایت می کنیم و بعد سرمایه گذارها را جذب می کنیم. از ما دعوت کردند، معاون فنی استانداری هم با ما بود. ما را به چند نقطه گردشگری استان بردند و آشوراده چون نزدیک ترین مکان به ما بود به آنجا رفتیم. با اینکه تصور من از آشوراده نیز جزیره ای مانند جزایر جنوب بود اما به نظرم آمد که آشوراده چون وسط دریاست می تواند جذابیت خوبی برای توریست ها و مردم داشته باشد. از آقای احمدی خواستیم چند جا از کارهای ما را در ارگ جدید و کیش را ببینند و خواستیم باورمند به ما کار پیشنهاد کنند، آنها هم موافقت کردند. گفتیم اول فضای کار در آشوراده را آماده کنیم تا بتوانیم کار را شروع کنیم. پیگیری که کردیم گفتند این زمین متعلق به بنیاد علوی است و ما باید این زمین را از آنها بخریم تا کار انجام شود. در همین حین که این کارها در حال انجام بود.
استاندار گلستان تغییر کرد و ما هم دیگر به آن منطقه نرفتیم. دوباره استاندار جدید آقای مهیمنی هم از ما درخواست کار کرد. در آن زمان اصلا مسایل زیست محیطی و پیوست زیست محیطی مطرح نبود و ما خودمان چون اعتقادات زیست محیطی داشتیم دنبال ضوابط می رفتیم. استانداری چون مصمم به انجام کار گردشگری بود گفت کار را به بنیاد علوی چون خصوصی تلقی می شود نمی دهیم، بلکه آن را به شهرداری می دهیم. آن را به سازمان همیاری ها دادند و گفتند ما زمین را به آنها می فروشیم و شما از آنها گرانتر بخرید. ما روی این قضیه اختلاف زیادی داشتیم و در آن سال باید 290 میلیون می دادیم. پول را به سختی به دست آوردیم اما گفتیم ارزش این سختی را دارد. دنبال سند رفتیم و استعلام منابع طبیعی را هم گرفتیم. سند را که گرفتیم. مشاور اتریشی پروفسور رینبرگ که چند جزیره حساس را در اروپا و آمریکا طراحی کرده و زیست محیطی هم هست را برگزیدیم. محیط زیست هم اوایل خیلی سختگیری کرد، مثلا دوربین های نقشه بردارهای ما را گرفتند و رفتارهای غیر متعارف با ما می شد. نقشه بردارهای ما همان زمان تعجب می کردند که چطور با وجود اینکه نام حفاظت شده روی این منطقه است از صبح تا شب صدای گلوله شنیده می شود و شکارچی هایی تحت پوشش محیط زیست شکار می کنند.
محیط زیست آن روزها مخالف نبود؟
یزدانپناه: رفت و آمدهای ما به سازمان ادامه داشت و معاونانی که الان هم شاکی قضیه شده اند و به سازمان بازرسی کل کشور شکایت برده اند،همان زمان نامه می نوشتند تا کار ما انجام شود. تا بالاخره قضیه مخالفت ها به ریاست جمهوری و میراث فرهنگی رسید. و آنها هم قبول کردند با رعایت ضوابطی باشد مثلا اگر خانه ای ساخته می شود چوبی باشد. دورنمای طرح این بود که پارکی ساخته شود با حفظ تمامی گونه های زیستی. حتی در سفری که داشتیم یکی از معاونان به ما می گفت ما از آشوراده بد محافظت کردیم، اینجا پر از پرنده و قرقاول بوده اما خراب شده، شغال زیاد شده، هر پرنده ای که می آید شکار می شود و این جالب نیست امیدواریم شما که مستقر شدید با کمک شما همه چیز درست شود. با موافقتنامه معاون رییس جمهور در گردشگری و معاون رییس جمهور در محیط زیست تفاهم نامه نوشته شد و امضا کردند که کارتان را شروع کنید. تا اینکه دولت عوض شد. در دولت جدید یعنی دولت نهم سند ها را باطل کردند و هرچه گفتیم راه به جایی نبرد. تا اینکه حدودا 3 سال قبل آقایی با من تماس گرفت و گفت به ما قول دادند که آشوراده را به ما بدهند وما از شما کمک می خواهیم. ما هم کمک کردیم و حساسیتی نشان ندادیم که اینجا به نام ماست. در همان حال مکاتباتی هم کردیم که چرا با وجود اینکه سند به نام ماست این زمین را واگذار کردید. در همین نامه نگاری ها می خواستند مطالعاتی را که ما انجام داده بودیم برایشان بفرستیم و ما هم صادقانه برای آنها ارسال می کردیم که آنها هم مطالعات ما را به سرمایه گذار می دادند و سرمایه گذار اینها را به عنوان مطالعات خودش به استانداری می داد.
تا به امسال رسید که دوباره بحث آشوراده به میان آمد، چه کسی با شما تماس گرفت که دوباره کار را شروع کنید؟
یزدان پناه: یک جلسه کارشناسی در میراث فرهنگی بود که ما را دعوت کردند و آقای شیرکوند،معاون سرمایه گذار سازمان در آنجا بیان کرد که از او خواسته اند تا مساله را دنبال کند و از ما نظر خواست. سابقه کار را به صورت جزیی بیان کردند و موقعی که همه گزارش دادند، حرف هایی خلاف واقع زده شد. و زمانی که نوبت به من رسید دوستانه مسایلی را مطرح کردم تا واقعیت بیان شود. و بعد از آن جلسه دیگر با من صحبت نشد تا اینکه در مصاحبه ای که با روزنامه شرق داشتم عنوان کردم که این جزیره خیلی جزیره زیبایی بوده اینجا مردم زندگی می کردند و وقتی مردم رفتند شغال ها آمدند. باید انسان های آگاه و کسانی که به علم محیط زیست آشنا هستند حضور داشته باشند تا اگر آنجا ابنیه ای هم ساخته می شود نظارت داشته باشند. فکر نمی کنم اگر ما آنجا پارکی بسازیم تا هم مردم لذت ببرند هم محیط زیست حفظ شود مشکلی پیش بیاید.
ظاهرا دوستان فعال محیط زیست در مورد آشوراده خیلی بدبینانه به قضیه نگاه می کنند؟
یزدان پناه: من بدبین نیستم و می گویم همه انسان ها محیط زیست را می فهمند، هوای پاکیزه را می فهمند. مردم ما از بچگی میازار موری را یاد گرفته اند و این باید در مردم ما باشد و من می گویم که باید خوشبین باشیم ما عاشق محیط زیست هستیم اما باید به مردممان اعتماد کنیم و به آنها آموزش دهیم. به شغال هم احترام بگذاریم، آنها را جایی ببریم که شغال هست و پرنده ها را هم جای خودشان بگذاریم. من هیچ دشمنی با محیط زیست ندارم و محیط زیست را با پول عوض نخواهم کرد اما می گویم ما آدم های عاقل و فعال محیط زیست می توانیم کاری کنیم که محیط زیست را از آنچه هست بهتر کنیم ما این شعور را داریم که انسان ها را راه دهیم تا از محیط زیست استفاده و محافظت هم بکنند.
درودیان: این بدبینی به مسایل مختلفی بر می گردد. مثال می زنم؛ در دانشگاه ما که دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی درس می دهیم و تمام مسوولان دانشگاه هم از همین دانشکده هستند زمین را گرفتند و دنبال تغییر کاربری هستند انگار وقتی قضیه مالی پیش می آید یک پرده ای تمام دانشمان را می پوشاند و دیگر جلو چشممان را می گیرد. مثلا کسی که آمده کیش را بسازد هدفش این نبوده که هندورابی نابود شود اما یک جاهایی منفعت های مالی جلو کار را می گیرد.
یزدانپناه: دغدغه شما بجاست و ما هم این دغدغه را در دل داریم زمانی که ما هم خواستیم کار را شروع کنیم نگران این بودیم و هیچ جا پول را بر محیط زیست ترجیح نمی دهیم. ما تجارت انجام نمی دهیم و نگران این هستیم که کسانی که جای ما می آیند به فکر تجارت در این منطقه باشند.
آقای محمدی دلایل زیست محیطی شما برای مخالفت با توسعه گردشگری در منطقه آشوراده چیست؟
محمدی: ما یادمان نرود که صرف علاقمند بودن و اینکه مردم می فهمند، برای اینکه طبیعت را حفظ کنیم کافی نیست. بسیاری از موارد است که با حسن نیت و با عشق و علاقه جاهایی را تخریب می کنیم. حرف های خیلی از ما که طرفدار حفظ آشوراده در این وضع هستند به طورخلاصه این است که ما باید بخشی از سرزمین مان را بدون هیچگونه دستکاری حفظ کنیم. آشوراده ارزش است یک مساله معنوی است که نمی شود با عدد یا رقم استدلال بیان کرد. مثل عشق به فرزند است که نمی توان ارزش مادی برایش در نظر گرفت. مگر در سال چند توریست می آید تا جام مارلیک را در موزه نگاه کند چقدر درآمد داریم اما اگر آن را به موزه دیگری بفروشیم تا پول بیشتری به دست آوریم این بهتر نیست؟ از نظر مادی بهتر است ولی نباید این کار را بکنیم. من به شخصه کم می آورم تا بخواهم استدلال کنم که چرا آشوراده باید حفظ شود. در جای خودش استدلال های خودم را آوردم. حالا این چیزی رو هوا هم نیست در دنیا پذیرفتند که 10تا 15درصد خاک هر کشوری باید حفاظت شود و اگر می خواهید سرمایه گذاری کنید در 85درصد دیگر خاک کشور این کار را انجام دهید. حتی در سطح کره زمین گفتند که قاره قطب جنوب را نگه داریم و دست به آن نزنیم نه خانه می سازیم نه کار دیگر. این درست است ما جزیره آشوراده را باید نگه داریم.
آقای یزدانپناه به نکته مهمی در حرف هایشان اشاره کردند؛ ما دارای فساد اداری هستیم و همه شمول نبودن قوانین. ما در یک همچین رویه ای نمی توانیم انتظار داشته باشیم که در آشوراده طرحی را پیاده کنیم و مردم را روزانه 2هزار نفر ببریم و آنجا سالم بماند. یک تجربه به من نشان دهید در همان کیش که حضور داشتید که تراکم جمعیت و مسافر به وجود آمده باشد و طبیعت حفظ شده باشد؟ یعنی اگر ما به عنوان پیش فرض بپذیریم که 10درصد خاکمان باید حفاظت شود این 10درصد از راه توریسم به وجود نخواهد آمد چون نمونه اش را نداریم یعنی اگر بخواهیم کیش را از لحاظ زیست محیطی ببینیم این جزیره فنا شده است. فاضلاب هایی که وارد دریا می شود حاشیه جزیره که تا 15سال پیش پر از مرجان ها بود الان بالای 90درصد مرجان ها از بین رفتند. اینجا الان تبدیل شده به یک پایگاهی برای خروج سرمایه از کشور نه بعد اقتصادی دارد و نه بعد محیط زیستی. اما شما یک نمونه به من نشان دهید که با رعایت معیارهای محیط زیستی که آنچه خانم ابتکار می گوید به طبیعت لطمه وارد نشده باشد.
اما شما از دلایل زیست محیطی مخالفتتان نگفتید.
محمدی: ما وقتی می گوییم یک جایی به صورت طبیعی حفظ شود علاوه بر کارکردهایی که دارد باید به عنوان یک نمونه و یادگار حفظش کنیم مثل شی موزه ای. ما در جایی که ساحل سالم داشته باشیم سخت پوستان هست. وقتی آنها هستند ماهی های بزرگتر هستند وقتی ماهی های آزاد هستند ماهی های بزرگتر را تغذیه می کند من یادم هست که وقتی بچه بودیم به کنار سواحل می رفتیم لب ساحل وقتی موج جلو می آمد روی پای آدم پراز میگوهای ریز می شد. الان اینگونه نیست. وقتی که کنار آشوراده هم ساختمان ساخته شد فاضلاب وارد می شود کشتی ها و قایق ها گازوییل و نفت می ریزند. الان در کنار دریای خزر تقریبا جایی پیدا نمی کنید که سیاهی نفت و پساب را مشاهده نکنید. ساحل ماسه ای ما دیگر نداریم سخت پوستان ریزی که پایه حیات بودند نداریم یک مقداری که وجود دارد الان در میانکاله است امتداد 60 کیلومتری میانکاله و یک بخشی هم سمت چاف و بندر کیانشهر مانده. این پایه حیات در دریاست. پایه حیات در دریا آب نیست بلکه یک سیستم است. وقتی این از بین برود ما ضرر اقتصادی نیز خواهیم کرد ما الان صید ماهیمان در دریا کم شده.
فکر می کنید که می شود هم محیط زیست را حفظ کرد و هم توسعه گردشگری در آن منطقه داشت؟
محمدی: نه اصلا.
بر چه اساسی اینگونه فکر می کنید؟
محمدی: چون نمونه اش نه در دنیا و نه در ایران وجود ندارد من این را با اطمینان و بر اساس پژوهش ها می گویم. یک جاهایی می گویید اینجا باید برای طبیعت باشد. تمام جاهایی که ادعا می کنند که گردشگری بر اساس معیارهای زیست محیطی راه افتاده حتی در آلمان در سوییس و آمریکا واقعا طبیعت ازبین رفته. مثل پارک تیتان در آمریکا وقتی نگاه می کنید می بینید دیگر طبیعتی وجود ندارد خرس در این پارک دست آموز است و حیات وحش به انسان وابسته شده است. طبیعت به صورت بکر خود باید جایی باشد که انسان وجود نداشته باشد فقط به صورت گذرنده برود و بیاید. کتابی هست با عنوان تنوع زیستی از ادوارد ویلسون که بزرگترین زیست شناس زنده دنیاست. از آقای یزدانپناه می خواهم که این کتاب را مطالعه کند. ادوارد ویلسون آدمی است که هم نگاه مثبت دارد به سرمایه داری ولی دلایلی که برای اینکه یک جاهایی باید حفظ شود به صورت علمی و حتی با محاسبات ریاضی می آورد.
اما هنوز ما قانع نشدیم که دلایل زیست محیطی شما برای مخالفت با توسعه گردشگری در آشوراده چیست؟
درودیان: با توجه به نقشه ای که ما مشاهده کردیم (طرح زیر). جایابی و زون بندی آنجا دقیقا وسط جزیره است و توجیهی که دارد می گوید دور این را حصار می کشیم. جایی که ارزش گردشگری دارد ساحل بالای آن است که ارزش زیست محیطی بالایی دارد. کار خوبی که محیط زیست کرده این بود که این ساحل را واگذار نکرده.
یزدانپناه: این طرح،
طرح ما نیست و شاید آقای ابراهیمیان این را طراحی کرده اند. نقشه ای که
پروفسور رینبرگ طراحی کرده اند کاملا متفاوت است. (طرح زیر)
پس اینکه می گویند هتل 20طبقه و جت اسکی و غیره طرح شما نبوده است؟
یزدانپناه: نه اصلا اینگونه نیست. اصلا جت اسکی روی آب آنجا معنا ندارد. نقشه ای را که مشاور ما کشیده به عنوان یک پارک کشیده و تراکم تاسیسات را بین ده سابق و مرکز جزیره گذاشته است. شمال و جنوب آن ساحل است اما با ساحل جنوب فرق دارد. و گردشگری اینجا با گردشگری هر جایی فرق دارد. این ریشه در بدبینی دارد فکر می کنم. من هنوز هم اگر محیط زیست بگوید که اینجا خطر دارد می پذیرم.
اما الان چون می دانم ما می توانیم آن چیزی را اجرا کنیم که واقعا محیط زیست حفظ شود این کار را خواهم کرد. چند ماه پیش در سفر به کالیفرنیا جزیره بلبوآ را دیدم که هم گردشگری است و هم محیط زیست حفظ شده است. همچنین ایتالیا جزایر کوچکی دارد که مورد بهره برداری قرارگرفته است. اعتقادم بر این است که نباید مردم را از طبیعت زیبا و خوب محروم کنیم و مردم باید آموزش دیده و همه فعال محیط زیستی شوند. تردید نباید بکنیم و اگر غیر از این باشد من با حرف دوستان موافق می شوم. اما من به مردمم اعتماد دارم. ما در کیش به یک نقطه ای رسیدیم که می توانیم مردم را هم آموزش دهیم. تجربه گرانسنگ من در کیش ترافیک آنجا بود. که جریمه های سنگین برای آنها قرار دارد و یک نفر شکایت هم نداشیم چون مردم می دانستند که این کار به نفع خودشان است. اما همین که بدانند سرشان کلاه می رود و بفهمند به بهانه آنها می خواهند در این جزیره سودجویی شود یک قدم جلو نمی روند.
محمدی: این طرح موضوع غلط است که مردم را در مقابل محیط زیست قرار دهیم کاری که نماینده بهشهر می کند. و می گوید مردم حق دارند به دریا راه داشته باشند اگر اینگونه است مردم رفسنجان هم حق دارند که از دریای خزر استفاده کنند. پس یک جاده صاف از رفسنجان بکشیم وسط میانکاله و جنگل ها را هم ببُریم. صحبت سر این نیست که ما به مردم اعتماد نداریم صحبت سر این است که الگویی وجود ندارد. در ایران یک جا را مثال بیاورید که توریسم به هر شکل باشد و زباله ریخته نشده باشد، آتش درست نشده باشد و ریخت و پاش نباشد. ما در عالم تجرید که نمی توانیم حرف بزنیم این عالم واقعیت ایران است ما انقدر بی قانونی داریم که تمام جمعیت حیات وحش ما تقریبا تمام است. 90 درصدشان از بین رفته اند.
یزدانپناه: وقتی شکار هست، فقط ما نباید به آنجا برویم؟
محمدی: آشوراده از طبیعت خودش خیلی فاصله گرفته است. در میانکاله مخصوصا در این فصل دقیقه ای نیست که صدای شلیک گلوله شنیده نشود. دام و تور و کومه پر است. پارسال 3نامه به محیط زیست نوشتم و چندین بار به آقای درویش و دفتر خانم ابتکار گفتم که شما یه روز به ما اجازه دهید که تالاب میانکاله و بازار فریدونکنار را جمع کنیم. فقط فرمانداری به ما اجازه دهد و نیروی انتظامی هم حضور داشته باشد تمام این کومه ها را در نصفه روز جمع می کنیم. اما خانم ابتکار و آقای درویش هیچکدام جواب ندادند.
یزدانپناه: واگر ما هم برویم آرامش شکارچی ها به هم می خورد.
محمدی: سازمان محیط زیست در وظایف ذاتی خود ضعیف است. ایستگاه و نقطه پرتاب این اختلاص سازمان میراث فرهنگی بوده است. حالا چگونه دو سازمانی که در کار خودشان مانده اند می خواهند طرح پیاده کنند و اقامتگاه بسازند. آنچه میراث فرهنگی در تهران ثبت کرده در حال از بین رفتن است یکی پس از دیگری ساختما ن های ثبت شده از بین می رود. حالا چگونه این سازمان می خواهد آشوراده را حفظ کند.
در مجموع می خواهید بگویید که اولا تجربه جهانی در مورد اینکه محیط زیست را به سمت گردشگری ببریم و حفظ شود وجود ندارد نکته دوم اینکه یکسری مناطق در کشور باید دست نخورده باقی بماند اما دلایل زیست محیطی را واضح نگفتید؟
محمدی: دلایل زیست محیطی به صورت خلاصه این است که اگر می خواهیم دریا زنده بماند باید گوشه و کنار آن را حفظ کنیم یا احیا کنیم. نمی توان گفت که میانکاله و آشوراده طبیعت سالمی دارد اما این طبیعت را برگردانیم.اگر ما بتوانیم 10درصد آشوراده را زنده کنیم شاید به احیای 30درصد نسل ماهی در دریای خزر کمک کردیم. چون که در زمان های قدیم ماهی های خاویار دریا انقدر زیاد بود که از طریق نهرهایی که به دریا می ریختند وارد این نهرها و شالیزارها می شد و آنجا تخم ریزی می کردند. اما الان چند نقطه برای تخم ریزی این ماهی باقی مانده است این مکان ها را باید داشته باشیم تا بتوانیم خاویار پرورش دهیم این دریای اکولوژیک اکونومیک است. آشوراده یک قسمتی از میانکاله است این قسمت 50کیلومتر است اینجا می شود نقطه های بازگشت آزاد ماهیان که نسل اینها از بین رفته است. اگر بتوانی الان یک ماهی آزاد در دریای خزر بگیری 300تومان قیمت دارد. ما باید این ماهی را اصلاح و احیا کنیم. و احتیاج به ساحل سالم داریم ساحلی که در آن اقامتگاه، جت اسکی یا رفت و آمد قایق ها باشد نمی شود.
نقدی که به فعالان و دوستداران محیط زیست وارد می شود این است که چرا فقط وقتی اسم واگذاری آشوراده می شود این منطقه مهم می شود چرا ما نباید قبل از آن به آشوراده اهمیت بدهیم؟
محمدی: چون که سازمان محیط زیست در وظیفه خود عاجز است.
درودیان: منطقه حفاظت شده میانکاله تا لب آشوراده است چون شیلات وسط آن قرار دارد یعنی سابقه شیلات قدیمی تر از آن است که این محدوده حفاظت شده باشد. جایی که تاسیسات شیلات است را نمی توان منطقه حفاظت شده نام برد وقتی که منطقه حفاظت شده را ترسیم کردند مجبور شدند آشوراده را مستثنا کنند چون تاسیسات شیلات در آنجا قرار داشته است. سازمان محیط زیست صرفا مسوولیت منطقه حفاظت شده میانکاله را ندارد. این نقیصه را خود محیط زیست باید جبران کند اما پا پس کشیده است که چون این منطقه حفاظت شده نیست حساسیت برداشته شده.
یزدانپناه: آشوراده به وسیله کانال بسیار کوچکی از میانکاله جداست. صد سال قبل زمان رضا شاه که می خواستند خلیج گرگان را کشتیرانی کنند این کانال را ایجاد کردند. برای محیط زیست این بخش بسیار اهمیت دارد به دلیل آنکه بکرتر است ولی آشوراده دست خورده است به دلیل آنکه انسان در آن زندگی می کرده است. این قسمت اگر بخواهد فعال شود با احترام به محیط زیست می گویم که می توانیم آن را احیا کرده و از این شرایط وانفسا نجاتش دهیم.
یعنی اگر کار گردشگری انجام شود این جزیره از لحاظ زیست محیطی هم نجات پیدا می کند؟
یزدانپناه: تردید ندارم. به خاطر اینکه ما می توانیم آنجا را بسازیم و بعد گونه هایی که سازگار با آنجا هست را بیاوریم و زیبا کنیم.
در کیش 3برابر ظرفیت فاضلاب دستگاه های تصفیه فاضلاب فراهم کردم و تا الان یک قطره آب هم وارد دریا نشده است.
محمدی: ولی متاسفانه اجرا نشده و تمامشان نفوذ می کند.
یزدانپناه: بالاخره باید نظارت مداوم وجود داشته باشد. در زمان ساخت جاده ها به خاطر اینکه درختی قطع نشود مسیر جاده ها را عوض کردیم. اگر این بدبینی برداشته شود قطعا ما همه یک فکر خواهیم کرد.
محمدی: من یک پیشنهاد می دهم. بیاییم برای احیای اکوسیستم میانکاله در مجموع بدون توسعه گردشگری کاری انجام دهیم.
یزدانپناه: من تخصصم گردشگری است گردشگری آشوراده را به من بدهید من ظرف 3سال دسته گل به شما تحویل می دهم.
محمدی: به من هم 30هکتار زمین بدهید دو سال دیگر چندصد میلیارد تومان پول دست شما می دهم. اقتصاد ما بر مبنای رانت است رانت زمین رانت وام و غیره. این بحث خطاست ما باید فقط به سمت حفظ برویم چرا؟ چون که دیگر ما آشوراده نداریم و نخواهیم داشت. در 10سال دیگر من نمی توانم به فرزندم تالاب نشان دهم. ما فقط نیم درصد خاک کشورمان جنگل مانده است. تالاب همین طور ارومیه و هامون و بختگان را از دست دادیم حالا باید این را نگه داریم. اصلا بحثی ندارد. اقتصاد، محترم ، مردم محترم سرمایه دار محترم. اما آشوراده فقط و فقط باید حفظ شود میانکاله فقط و فقط باید حفظ شود. برای اینکه مشابه آن را نداریم.
به عنوان جمع بندی نظرات خود را بیان کنید.
درودیان: ایران جایگاه
مهمی در گردشگری تفریحی دردنیا ندارد و طرحی که پیشنهاد شده کاملاً در
راستای گردشگری تفریحی است. درصورتی که مزیت های ایران در بخش های بوم
گردی، گردشگری ورزشی، گردشگری فرهنگی و علمی و.... متاسفانه نادیده گرفته
شده. نباید ما یک سایت مهم بوم گردی که در دنیا در این زمینه حرف برای
گفتن داریم و گردشگری بین المللی می توانیم آنجا دایر کنیم را تهدید کنیم
برای کسب گردشگری ناپایدار تفریحی داخلی.
یکی از مهمترین انتقادات مخالفان طرح اشتباه و تناقض در جانمایی است.
انتخاب یک جزیره برای گردشگری در درجه اول به علت ارزش ساحل آن است که
سازمان محیط زیست با ورود بحث گردشگری در اراضی ساحل شمالی که رو به دریا
است مخالف است و در نتیجه با انتخاب این جزیره برای گردشگری یا در دراز مدت
با هجوم جمعیت ساحل آن مورد تعرض قرار می گیرد و یا سازمان محیط زیست از
ورود گردشگر به سواحل حساس شمالی جلوگیری می کند که در این صورت انتخاب این
جزیره برتری و ارزش ویژه ای برای گردشگری ندارد، چه بسا سواحل شمال بندر
ترکمن ارجحیت بیشتری نسبت به آشوراده برای توسعه گردشگری دارد.
نمونه
هایی مانند توسعه گردشگری در قلعه رودخان کاملاً گواه این امر هستند که به
غیر از غذاخوری و چایخانه هیچ برنامه اشتغالزایی مناسبی در طرح گردشگری
تدارک دیده نشده است و فروشگاه ها صرفاً به فروش اجناس خارجی روی آورده اند
و نه صنایع دستی داخلی ارزشمند.
سوال مهمی که مطرح می شود این است که چرا این حس در مردم ایجاد شده است که گویی مافیایی پشت این کار است؟ آیا نباید برای مردم سوال پیش آید که چرا وقتی رئیس فعلی سازمان محیط زیست که در دولت قبل مخالف این طرح بود اکنون نه تنها موافق که میدان دار این حرکت شده است ؟ وقتی علیرغم حکم دادگاه مبنی بر ابطال سند مالکیت (که قطعا به منظور حمایت از محیط زیست بوده است) نمایندگان دولت محترم اصرار بر ادامه برنامه سابق دارند، شبه رانت در ماجرا برای مردم به وجود می آید.
مجری طرح فرموده اند 30 هزار شغل در آشوراده ایجاد می شود. می خواهیم مشخص شود با چه فرمولی به این مقدار دست یافته اند؟ چه تضمینی برای صحت و وقوع این ادعا وجود دارد؟ با توجه به پتانسیل و محدودیت های منطقه این عدد کمی غیر واقعی به نظر می رسد. ما بیایم به صد سال آینده فکر کنیم که صد سال دیگر سالانه اگر 30هزار نفر از این تنگه آشوراده و بندر ترکمن عبور کنند چه بلایی بر سر آشوراده خواهد آمد.
یزدانپناه: ایشان هنوز به این فکر می کنند که اگر
فاضلاب ریخته شود چه کار می شود کرد. فاصله آشوراده تا بندرترکمن فاصله
کوتاهی است به یک کیلومتر هم نمی رسد اما در دنیا در فاصله 8کیلومتری حتی
هم آب، هم برق و هم فاضلاب بردند. در مورد فاضلاب هم امروز تکنولوژی بسیار
پیشرفته ای وجود دارد که آب را به راحتی تبدیل به حتی آب آشامیدنی می کند.
من به خصوص با توجه به حساسیتی که نسبت به آشوراده به وجود آمده به خاطر
اینکه محیط زیست توانایی حفاظت از آنجا را ندارد و بدون ما این همه شکار در
آنجا صورت می گیرد معتقدم پس باید مردم در آنجا حضور داشته باشند تا سرو
سامان دهند الان هم به غیر از استدلال های آقایان بقیه ماجرا جنجال است و
همه علمی نیست و همه دفاع از محیط زیست نیست که این دو با هم مخلوط شده.
فعالان محیط زیست حرف درستی می زنند که باید مسایل محیط زیستی رعایت شود
اما جنجال بحث دیگری دارد که باید اینها از هم تفکیک شود. جنجال هم به این
دلیل است که آشوراده برای عده ای سود دارد و قاچاق خاویار حتی وجود دارد.
قایق
ها آنجا می تواند اصلا وجود نداشته باشد می تواند برقی باشد می تواند
پارویی باشد. شاید اصلا آنجا از دریا استفاده نشود. فقط از فضا استفاده شود
هنوز مطالعات دقیقی انجام نشده است.