این روزها که در حال سپری کردن اولین ماه از سال جدید میلادی هستیم، بسیاری به فکر تغییر دادن مسیر زندگی یا بهبود وضعیت فعلی خود هستند. شاید اولین تصمیماتی که در این زمان به فکر افراد خطور میکند انجام کارهایی معمولی مثل کم کردن وزن، ورزش بیشتر و حفظ تناسب اندام و سلامتی با مصرف غذاهای سالمتر باشد. اما البته در وجه حرفهایتر، افراد افزایش کارایی، افزایش درآمد، نزدیکی بیشتر با مشتریان و البته شاید انجام تغییر و تحول در محیط کار یا زندگی را مد نظر قرار دهند.
تمامی این تصمیمات در جای خود قابل تأمل و البته تحسین برانگیزند، اما اگر شما هم همان مسیری را در پیش بگیرید که بسیاری دیگر در حال طی کردن آن هستند، در نهایت هرگز به حس رقابت و چشیدن طعم لذت بخش پیروزی نائل نخواهید شد؛ چرا که گرفتار همان چرخهی تکراری مسائل و وظایفی میشوید که سالیان سال است ذهن افراد را در چنین مواقعی درگیر خود کرده و در نهایت نیز توسط بسیاری نیمه کاره رها میشوند.
در این مجال سعی ما بر معرفی رویه دیگری از تصمیمات و اهداف نوین است، کارهایی که نه با انجام دادن آنها بلکه با نادیده گرفتنشان، مسیری بهتر پیش روی شما گشوده میشود. داشتن فهرستی از کارهایی که باید انجام شوند بسیار خوب و بجاست، اما گاهی داشتن فهرستی از کارهایی که نباید انجام دهید، ارزشمندتر است. با رها کردن دستهای از وظایف و مسئولیتهای روزانه، شما وقت و انرژی بیشتری به دست آورده و بهرهوری و کارایی بیشتری را تجربه خواهید کرد، و چه کسی خواستار چنین وضعیتی نیست؟
چرا با آغاز یک سال جدید، شما هم نباید برنامهای جدید را تجربه کنید. روزهایی به دور از انجام کارهای همیشگی بیفایده و سرشار از تجربهی موقعیتهای جدیدی که شما و تواناییهایتان را به چالش طلبیده و "من" دیگری را به شما معرفی کند. منی که درون شما و در زیر حجم کارهای تکراری و خسته کنندهی روزانه دفن شده و فرصتی برای ابراز وجود نیافته است. شخصیتی جدید که با پدیدار شدنش، کارایی شما هم به مراتب افزایش خواهد یافت.
خب بهتر است سخن را کوتاه کرده و به سراغ فهرست کارهای ممنوعه برویم. کارهایی که انجام ندادنشان، رمز موفقیتهای آینده شما خواهد بود.
درست است که ما زمان زیادی در اختیار داریم، اما چه اصراری است که آن را هدر دهیم. حتماً ضربالمثل قدیمی "کار امروز به فردا نینداختن" را شنیدهاید، این مثل مصداق بارز همین مسئله است. تعلل در انجام کارها، شما را از اهداف اصلی خود دور کرده و چه بسیار موقعیتهایی مناسبی که به دلیل همین غفلت ساده و پشت گوش انداختن مسائل، به سادگی از دست انسان میروند. همیشه شنبههایی هستند که قرار است برنامههای جدید خود را از آنها آغاز کنیم، شنبههایی که عجیب است هیچ گاه از راه نمیرسند. این جا همان جایی است که فهرست کارهایی که باید انجام شوند، به درد خورده و به شما در تمرکز بیشتر روی اهداف و برنامههایتان یاری میرساند.
انتظار رابطهی نزدیکی با تعلل دارد. تا زمانی که منتظرید تلفن زنگ خورده یا ایمیلی به دستتان برسد، چه فرصتهای درخشانی که از دست میروند. خیلی وقتها با انتظار کشیدن نه تنها چیزی عایدتان نمیشود، بلکه تنها از قطار زندگی جا مانده و بلیط بخت و اقبالتان بیهوده از بین میرود. پس به جای یک جا نشستن و انتظار خوشبختی را کشیدن، بهتر است از جای خود برخاسته و به دنبال اهداف خود بدوید.
گاهی اوقات خوب است که نسبت به مشکلات و مسائلی که در مسیر زندگی بر سر راهمان سبز میشوند، بیتفاوت باشیم. اینکه تنها امیدوار باشیم در مواجهه با مصائب زندگی پیروز میدان بوده و با موفقیت از سد آنها بگذریم، چیز خیلی بدی نیست، اما چرا باید همیشه با مسائل و مشکلات زندگی منفعلانه روبرو شد؟ بله، گاهی بهتر است ابتکار عمل را به دست گرفته و حتی شده قدمی کوچک به سمت آرمانها و اهداف مهم خود بردارید. زمانی که سکان زندگی خود را به دست میگیرید، خواهید دید که همین قدمهای کوچک، چه پیامدهایی غیر منتظرهای برای شما در پی خواهند داشت. این کار به مثابه پادزهری بر علیه تعلل و انتظار وارد عمل شده و مسیرهای متفاوت و بهتری را پیش روی شما میگشاید.
هیچ کسی نمیتواند ادعا کند در مسیر زندگی خود دچار صدمه و آسیب نشده است. بهتر است بگوییم زندگی نیش و نوش است، روزهای شاد در کنار لحظات سخت و دشوار. همهی ما در مسیر زندگی دچار مشکل و آسیب دیدگی میشویم، این قانون حیات است. اما آیا نالیدن، غرولند کردن و شکایت از مصائب زندگی، آنها را از پیش پای برداشته و از مسیر زندگی ما دور میکنند؟ گاهی حتی اوضاع بدتر هم میشود، چرا که شکایت مداوم از زندگی، فرد را به این حس میرساند که او تنها یک قربانی است، حسی که عنان زندگی را از دست او درمیآورد. اینجاست که مشکلات با شدت بیشتری به فرد ضربه میزنند، در حالی که او از هر زمان دیگری آسیب پذیرتر است.
اگر از جایگاه خوبی در زندگی برخوردارید، خب خدا را شکر، از زندگی ممنون باشید، اما به وضعیت خود نیز بیش از اندازه دلخوش نبوده و همیشه تمامی جوانب و احتمالات را بررسی کنید تا از روبرو شدن با مسائل و مشکلات ناخواسته اجتناب کنید. اما اگر از جایگاه فعلی خود راضی نیستید، مسئلهای نیست، همیشه به دنبال راه نجات و دریچهی امید باشید، چرا که همیشه در روی یک پاشنه نمیچرخد و زندگی هر روز رویی متفاوت از خود به نمایش میگذارد. اگر شما از آمادگی کافی برخوردار باشید، کلید برون رفت از مشکلات در اختیارتان قرار خواهد گرفت.
چنین وضعیتی تا حدودی به انتظار بیمورد شباهت داشته و به همان اندازه نیز بد و ناخوشایند است. گاهی اوقات شرایطی پیش میآید که تصمیمگیری آنی کارساز است، به ویژه اگر شرایط موجود دست کم تا مدتی باثبات بوده و اطمینان دارید که تغییر و تحولات آنچنانی، تصمیمگیری شما را به یک فاجعه تبدیل نخواهند کرد. اما باید بدانید که تمامی اتفاقات پیش رو قابل پیش بینی نیستند. وقتی با وضعیت تازهای روبرو میشوید از تصمیم گیریهای شتاب زده و بدون فکر جداً خودداری کنید، بلکه برعکس قدمهای کوچک برداشته و به نتایج بنگرید. اگر شاهد بهبود اوضاع و نتایج مثبت بودید، مسیر خود را ادامه دهید، در غیر اینصورت فرصت کافی برای تغییر مسیر و شکار موقعیتهای جدید همیشه فراهم خواهد بود.
همیشه کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارند. قرار ملاقات های کاری بی شمار، ایمیلهای فراوان برای خواندن یا فرستادن و البته کاملاً واضح است که این بیشمارها به مراقبت و کنترل زیادی نیز نیازمندند. شما باید به صورت مداوم فهرست کارهای خود را بررسی کرده و موارد انجام شده را چک کنید، وضعیتی که در نهایت به مشکل خواهد خورد، جایی بالاخره اشتباهی رخ داده و سبب بروز مشکل یا حتی لغو کارها و برنامهریزیهای شما خواهد شد. کامپیوتر در لحظهای حساس خراب میشود، به یک قرار مهم کاری دیر رسیده یا اصلاً نمیرسید و... مشکلاتی که ناخواسته سر راه همهی ما قرار گرفته و بخش اجتناب ناپذیر زندگی به حساب میآیند. حتماً شما هم تجربیات مشابهی داشتهاید. اما چه باید کرد؟ در قدم اول بهتر است بدانید لازم نیست استرسی بیش از اندازه به زندگی خود وارد کنید، به جای آن بهتر است هیچ کاری را به بخت و اقبال واگذار نکرده و برای هر قدمی برنامه ریزی داشته باشید. اگر کاری نیازمند یک ساعت زمان است، سعی نکنید آن را در بیست دقیقه به اتمام برسانید، این کار تنها فشار بیشتری به شما وارد کرده و حتی باعث ایجاد مشکلات دیگری میشود. تا میتوانید وضعیتهای متزلزل را برطرف کرده و به کارهای خود نظم و ثبات ببخشید.
از آنجایی که گاهی اوقات کارهای زیادی برای انجام دادن داریم، آن گونه که باید و شاید جزئیات را مورد توجه قرار نداده و تنها به فکر به اتمام رساندن وظایف خود هستیم. این عجله و سراسیمگی تنها نتیجهی کار را دستخوش نابسامانی میکند، چرا که یک کار خوب و حساب شده، محصول برنامه ریزی دقیق و صرف وقت و توجه کافی است. شتابزدگی بعضاً به جای پیشرفت، باعث زمین خوردن و عقب ماندن از کارها و یا دوباره کاریهای بیمورد میشود.
مردم زیادی در اطراف ما زندگی میکنند که هر روز خود را با گله و شکایت از زمین و زمان شروع کرده و بیوقفه از همه چیز و همه کس ایراد میگیرند. کسانی که تنها به نیمهی خالی لیوان نگاه کرده و به سادگی از کنار مواهب زندگی که به آنها ارزانی شده، میگذرند. اما شما یکی از آنها نباشید، در کنار هر تلخی، شیرینی نهفته و در کنار هر سختی آسایش در انتظار است. منفی نگری در نهایت به کاهش کارایی خواهید انجامید. با نگاه مثبت به زندگی، شرایط بهتری را تجربه خواهید کرد.
انسانهای باهوش زیادی در این جهان زندگی میکنند که چه بسی همراه و هم قدم شما هستند. آنها نیز در پی دست یافتن به همان چیزهایی هستند که ذهن شما را به خود مشغول داشته است. پس مسیر زندگی را به تنهایی نپیمایید، به دیگران پیوسته و از آنها نیز در مورد راهکارها و مشکلات نظرخواهی کنید. گاهی شریک و همراهی مناسب که تجربیات بیشتری را از سرگذرانده، در لحظات سخت و بزنگاههای سرنوشت، کمکی بزرگ بوده و فرشتهی نجات شما خواهد شد.
در بخش اول این مطلب، فهرست خود را با هدر دادن زمان آغاز کردیم، اجازه بدهید در بخش پایانی نیز همین سبک و سیاق را دنبال کنیم. گفتیم در انتظار موقعیت مناسب نشستن، کاری عبث و بیهوده است. ارتباطات نامناسب با جهان پیرامون نیز همین وضعیت را در پی خواهد داشت.
"Cold Call" یک شیوهی بازاریابی برای ارائه خدمت یا محصول به اشخاصی است که لزوماً شما یا خدمات شما را نمیشناسند. در واقع این یک روش مناسب برای ایجاد ارتباط با دیگران است، این شیوه، اگرچه خیلی آرام، اما سرانجام روزی به موفقیت شما خواهد انجامید. اما چرا "Cold Call" را به "Warm Call" تبدیل نکنیم، یا به عبارتی چرا دامنهی ارتباطات خود با محیط اطراف را به قدری گسترش نمیدهید که دیگر نیازی به معرفی به این شکل نباشد. باید پذیرفت که شما و ظرفیتها و استعدادهایتان هرگز به تنهایی مجالی برای شکوفا شدن نخواهند یافت. اجازه دهید دیگران هم از استعداد، پشتکار و کارایی شما آگاه شوند. داشتن شبکهی ارتباطی گسترده، شانس شما را برای شناسایی و قرار گرفتن در موقعیتهای تازه و مناسب افزایش میدهد. پس در ابتدا سنگ بنای ارتباط با اطرافیان را گذارده و به تدریج این ارتباط را مستحکمتر کنید، مطمئن باشید در نهایت این رویه به موفقیتهای کلان شما در آینده خواهند انجامید. از همین امروز شروع کنید، به کسانی که میشناسید تلفن زده و پیوند ارتباطی خود با آنها را تقویت کرده و هرگز شانس معرفی به اشخاصی که شناخت اندکی از شما دارند را از دست ندهید. وقتی به قدر کافی شناخته شوید، دیگر لازم نیست مرتب برای شناساندن خود به دیگران لحظه شماری کنید، حالا آنها هستند که با شما تماس گرفته و کالا یا خدمت شما را مطالبه میکنند.
هر چند در خاتمه لازم است یادآوری کنیم که هیچ تضمینی وجود ندارد با عمل نکردن به موارد فوق، شاهد موفقیت را در آغوش کشیده و زندگی بهتری را تجربه کنید، اما به شما قول میدهیم که بیتردید در نظر گرفتن این فهرست، روزهای شاد و بهتری را در زندگیتان رقم خواهد زد.
امیدواریم موفقیت همراه همیشگی شما در زندگی بوده و این مطلب به شما در رسیدن به این مهم کمک کند.