Project CARS را میتوان محصولی متولد شده از دل عاشقان بازیهای رانندگی دانست. نخبگانی که با تاسیس استودیو Slighty Mad فقط یک هدف داشتند و آن هم ارائه تجربهای نزدیک به واقعیت بوده است. اِسلایتی مَد به صورت مستقل و در سال ۲۰۰۸ در پایتخت کشور انگلستان تاسیس شد. این استودیو کار خود را با ساخت و توسعه بازی Need For Speed: Shift آغاز کرد. الکترونیک آرتز که از عملکرد تیم توسعه این بازی خشنود بود، وظیفه ساخت نسخه بعدی از سری شیفت را نیز به تیم اسلایتی مَد سپرد اما ایدههای این استودیو در قالب بازیهای سالانه سری Need For Speed نمیگنجید و آنها هدف والاتری را دنبال میکردند.
یکی از نکات قابل توجهی که در قبال Project CARS وجود دارد، نحوه ساخت و توسعه آن بوده که در نوع خود منحصربهفرد است. شاید پیش از تحلیل مراحل ساخت و توسعه بازی، بهتر است نام آن را تشریح کنیم. کلمه CARS در عنوان بازی در واقع مخفف شده Community Assisted Racing Simulator است، جملهای که بهترین تعبیر برای آن این است که اسلایتی مَد برای ساخت و توسعه یک شبیهساز رانندگی روی به کمک و خرد جمعی آورده است. اما این انجمن و خرد جمعی چگونه به ساخت بازی کمک کرده است؟
بازی Project CARS به صورت کاملا مستقل ساخته شده و منابع مالی مورد نیاز آن نیز از طریق جمعآوری بودجه از علاقهمندان به دست آمده است. البته خود سازندگان بازی نیز به هر نحوی در تامین نیازهای مالی این پروژه همکاری داشتند تا Project CARS را از سپرده شدن به یک ناشر و شریک تجاری بینیاز کنند. این بازی ثمره زحمت تیمی بزرگ از بازیسازان و البته قشری عظیم از طرفداران و علاقهمندان به بازیهای شبیهساز رانندگی بوده است. علاقهمندان با تهیه پَکهای ابزار که شامل تولید محتوا، پرسش و پاسخ یا بازاریابی میشد، در جمعآوری بودجه بازی نقش بهسزایی داشتهاند. اعضای این جمعیت بزرگ با کارهایی که در جهت ساخت و توزیع بازی انجام دادند، درجات مختلفی کسب کردند. نکته قابل توجه اینجا این است که این اعضا به نسبت سهمی که در ساخت و توسعه بازی داشتهاند، تا سه سال بعد از عرضه بازی سودی از فروش بازی را کسب خواهند کرد.
همین موضوع نشانگر عظمت این پروژه و البته آیندهنگری توسعهدهندگان بازی بوده است. شاید همین تغییر و تحولها و البته جاهطلبی استودیو اسلایتی مَد باعث لغو شدن عرضه بازی برای کنسولهای نسل هفتمی شد. در ابتدا قرار بود تا این بازی برای کنسولهای پلیاستیشن 3 و ایکسباکس 360 عرضه شود اما بدون شک، محدودیت این کنسولها و البته بزرگی پروژهای که اسلایتی مَد در حال توسعه آن بود سبب شد تا ساخت این پروژه برای این کنسولها لغو شود و به جای نسل هفتم، پا به نسل هشتم و البته پلتفرم پیسی بگذارد.
Project CARS مجموعهای از پارادوکسها است و در عین ارائه یک تجربه شبیهسازی شده برای علاقهمندان به رانندگی، برای سایر بازیکنان نیز قابل بازی و تا حدودی لذتبخش است. قابل توجهترین مشخصه این بازی، برخورد دوستانه آن با مخاطبان خود است! بازی هیچ پیچ و خم و سیستم امتیازدهی ندارد، همه اتومبیلها، تنظیمات، پیستها و حالتهای بازی از ابتدا باز و قابل بازی هستند. دلیل این امر هم جذب همان عدهای از مخاطبان بوده است که قصدشان فقط گاز دادن و مسابقه دادن در پیستهای بازی است. البته نبود این پیچوخمها در روند پیشروی بازی بدین معنا نیست که با یک بازی ساده روبهرو هستیم. پروجکت کارز مثل یک آکادمی آشنایی با مفاهیم و تفاسیر مرتبط با خودرو است که اگر با آنها آشنایی نداشته باشید، باید از راه آزمایش و خطا وارد شوید. پروجکت کارز قرار نیست تا شما را در مسیر راننده شدن قرار دهد و با سیستم پاداش و امتیاز، کم کم وارد مسیر حرفهای کند، پروجکت کارز شما را یک راننده حرفهای میداند و شخصی قلمداد میکند که اگر این بازی را تهیه کرده است، پس عاشق رانندگی و البته شبیهسازی آن به واقعیت است.
از فشار ترمزها و لاستیکها گرفته تا تنظیم تعادل بین اجزای اتومبیل و البته نوع چرخهای استفاده شده بر اساس وضعیت جوی پیست، همه قابل تنظیم هستند. علاقهمندان به بازیهای شبیهساز رانندگی بدون شک قدر و ارزش چنین تنطیمات گستردهای را در بازار کم رونق این سبک میدانند. البته به عقیده من، توسعهدهندگان بازی میتوانستند کمی روی بخش آموزش و راهنمایی بازی کار کنند و مخاطبانی که با چنین واژههایی آشنایی ندارند را بیشتر از چند خط کوتاه راهنمایی کنند. همه این تنظیمات باعث شده تا با بازی بزرگی روبهرو باشیم که مقصودش ارائه یک تجربهای تا حد ممکن به واقعیت است.
پروجکت کارز از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. بخش اول، Career نام دارد که در آن باید با انتخاب ردیفی که علاقهمند به فعالیت در آن هستید، به عضویت یک تیم درآمده و در طول فصل به مسابقه و گرفتن مقام برای تیمتان بپردازید. بخش Career بازی اگرچه قصد دارد شما را در نقش یک راننده واقعی جا زده و در مسیر حرکت یک تیم قرار دهد اما در رسیدن به این مهم ناکام بوده است. بخش اصلی بازی یا همان Career از چند ردیف تشکیل شده که باز هم نشانی از آزادی عمل در آن میبینیم. شما برای رسیدن به نقطههای موفقیت و تبدیل شدن به یک راننده فرمول وان، لازم نیست حتما از ماشینهای کارتینگ با ظرفیت موتور ۱۲۵ سیسی شروع کنید. آزادی عملی که پیش از آن راجع به آن صحبت کردیم، در این بخش نیز مشهود است و شما میتوانید مسیر حرکت خود را از هر جایی که دوست دارید شروع کنید. مثلا اگر علاقهمند به رانندگی ماشینهای فرمول وان هستید و نمیخواهید فرمول بی یا سی را تجربه کنید، میتوانید نقطه آغاز خود را مسابقات فرمول وان انتخاب کنید. این نکته دقیقا با سیستم عدم امتیازدهی و آزاد بودن همه آیتمها هماهنگ و همسو است.
اما این تنها نشانههای دموکراسی موجود در بخش Career نیست. هر مسابقه از سه بخش تمرین، تعیین خط و مسابقه اصلی تشکیل میشود اما به این معنی نیست که شما باید تمام این مراحل خسته کننده و البته طولانی را پشت سر گذاشته تا به مسابقه اصلی برسید. شما میتوانید مراحل تمرینی را انجام ندهید، تعیین خط را شبیهسازی کنید یا حتی مشخص کنید که مسابقه اصلی چند دور داشته باشد. فلسفه پروجکت کارز، لذت بردن از رانندگی است نه تحمل سختیهای تبدیل شدن به یک راننده واقعی برای لذت بردن از رانندگی! شما، هر کسی که باشید و هر مهارتی که داشته باشید، مهم نیست. فقط باید رانندگی کردن در دنیای پر جزییات پروجکت کارز را یاد بگیرید.
بخش دوم، Solo Play نام دارد که در آن میتوانید با هر وسیلهای، در هر پیستی، با هر وضعیت جوی به بازی بپردازید. پیشنهاد من به شما این است که پیش از شروع بخش Career و انتخاب ردیف مورد علاقهتان، ابتدا سری به بخش Solo Play زده و چندین بار با چندین اتومبیل مختلف به انجام بازی بپردازید. دلیل این امر هم همان شبیهساز بودن بازی و البته تفاوت در سلیقهها است. به طور مثل ممکن است شما به مسابقات فرمول وان علاقه داشته باشید اما نتوانید در پروجکت کارز با این ماشینها به رانندگی کردن بپردازید. در بخش Solo Play نیز همان آزادی عمل جاری در بازی وجود دارد. میتوانید به تنظیم تعداد شرکتکنندگان، قوانین پیست، خط شروع، آب و هوا و سایر موارد بپردازید. اولین تجربه من با پروجکت کارز، یک نوربورگرینگ طوفانی و غول قدرتمندی به اسم اَستون مارتین V12 بود!
بخش سوم، بخش آنلاین است که از نظر تنظیمات و آزادی عمل در انتخاب نوع اتومبیلها و آب و هوا شبیه بخش Solo Play است با این تفاوت که این بار باید به جای مبارزه با هوش مصنوعی برای تصاحب مقام اول، با سایر بازیکنان به صورت آنلاین به مسابقه بپردازید. یکی از ایرادات عمدهای که به پروجکت کارز وارد است، هوش مصنوعی متناقض آن است. اگرچه این امکان وجود دارد تا بتوانید میزان سختی بازی را با تنظیم هوش مصنوعی تعیین کنید اما عملکرد آنها چه در حالت سختی و چه در حالت آسان، یکپارچه نیست و تناقضهایی در آن دیده میشود. مشکلات دیگری نیز به هوش مصنوعی بازی وارد است، به طور مثال، اگرچه وارد کردن ضربه در جایی که میتوان از ایجاد تصادف اجتناب کرد، خطا است اما هوش مصنوعی گاهی اوقات توجهی به قوانین مسابقه نمیکند و اگر از شما خوشتان نیاید ممکن است شما را با یک بازیکن GTA اشتباه گرفته و از مسیر خارجتان کند! گاهی اوقات نیز برای هوش مصنوعی مهم نیست که شما با چه سرعتی قصد سبقت گرفتن را دارید، اگر روزشان نباشد، هیچ توجهی به سرعتتان نخواهد کرد و به جای اینکه برای اجتناب از برخورد، مسیر را برایتان باز کنند، راه را بر شما میبندند. همین موضوع باعث میشود تا گاهی قید بخشهای تک نفره بازی را بزنید و حداقل اگر قرار است با چنین صحنههایی مواجه شوید، لذت انجام بازی با دیگران در بخش آنلاین را نیز در آن سهیم کنید.
بخش چهارم نیز شبکه رانندگان یا همان Driver Network است. در این بخش شما باید با دیگر بازیکنان در حالتی غیر همزمان در یک مسیر و با یک ماشین خاص به رقابت بپردازید و هر کسی که در کمترین زمان ممکن مسیر را به پایان برساند، در صدر جدول ردهبندی قرار خواهد گرفت. بخشی به نام Free Practice یا تمرین آزاد نیز در بازی وجود دارد که در آن میتوانید با انتخاب جاده و خودرو مورد نظر، به تمرین بپردازید. در این بخش میتوانید بارها و بارها به پیت یا همان مکانی که مهندسین تیمتان قرار دارند رفته و در آبوهواهای مختلف، تنظیمات و لاستیکهای متنوعی را آزمایش کنید.
گیمپلی، همان نکته قوتی است که میتواند پروجکت کارز را به یک بازی شبیهساز خوب و قدرتمند تبدیل کند. تجربه انجام بازی با اتومبیلهای مختلف، کاملا شما را درون آن اتومبیل قرار داده و همین باعث میشود تا تجربه شما در میزان بازی با یک اتومبیل از یک گروه خاص، شامل دیگر اتومبیلها نشود. البته یکی از نکاتی که در گیمپلی وجود دارد، توجه بیش از حد به شخصیسازیهای مکانیکی است. اگر درجه سختی بازی را افزایش دهید و تا جای ممکن هم خوب و با بالاترین راندمان رانندگی کنید، ممکن است باز هم نتوانید مقام اول را کسب کرده و تا حدودی از بازی ناامید شوید. اینجا است که تنظیمات مکانیکی و شخصیسازیهای اعمال شده روی اتومبیل اهمیت پیدا میکنند. این تنظیمات بسته به نوع مسابقه، وضعیت جوی، تعداد پیچها یا حتی فصلی که در آن مسابقه میدهید، شما را یاری میدهند تا بالاترین راندمان را داشته باشید. به همین دلیل میتوان گفت گیمپلی بازی فقط متکی به عملکرد شما سر پیچها نیست و میزان قابل توجهی از آن به شناخت از اتومبیل و وضع موجود در مسابقه دارد. تنظیماتی که همانطور که گفته شد، هم زیاد و تخصصی هستند و هم توضیح خاصی درباره آنها و نحوه تاثیرشان در پیست مسابقه داده نشده است.
وقتی صحبت از یک شبیهساز رانندگی میشود، بدون شک داشتن جلوههای بصری خوب و نزدیک به واقعیت، یکی از اصلیترین شاخصههای بازی محسوب میشود. بازی در پیست کاتالونیا و زیر تابش آفتاب در حال غروب، بدون شک یکی از زیباترین تجربههایی بود که در سبک رانندگی داشتم. وقتی اولین بار با نورپردازی زیبا و استادانه بازی روبهرو شدم، آنچنان محو تماشای صحنه تابش نور از لابهلای درختان بودم که به کل کنترل ماشین را از دست دادم. نورپردازی بازی در بالاترین سطح قرار دارد و اشعههای ساطع شده از نور خورشید به صورت Real Time بر روی بدنه ماشین میتابند و ساطع میشوند. جزییات مسیر نیز اگرچه در حد بازیهایی مانند Forza یا Driveclub نیست اما آنچنان لطمه زیادی به تجربه بازی و بخش گرافیکی آن نمیزند. شاید اگر جزییات محیط اطراف نیز به اندازه نورپردازی بازی زیبا بود، باید به جای رانندگی و سبقت گرفتن از رقیبان، یک گوشه از پیست میایستادیم و به تماشای محیط مینشستیم!
نکته فوقالعاده بازی در زمینه جلوههای بصری، دقت در جزییات و طراحی اتومبیلها است. اگرچه در پروجکت کارز نمیتوانید پشت یک فراری 458 بنشینید یا از رانندگی با پورشههای مختلف و رنگارنگ لذت ببرید اما خودروهای موجود در بازی به حدی خوب و با جزییات کار شدهاند که کمبود تعداد اتومبیلهای بازی را میپوشانند. تمام خودروهای موجود در بازی با نهایت دقت طراحی شدهاند تا جایی که گاهی اوقات در عکسهای گرفته شده در بخش فوتو مُد، نمیتوان آنها را از واقعیت تشخیص داد. یکی دیگر از نکات مثبت بازی در بخش جلوههای بصری، تعداد زیاد دوربین در بازی است. به طور مثال شما میتوانید از سه زاویه، بازی را از درون اتومبیل دنبال کنید که جالبترین آن نیز بخشی است که دوربین، مسیر حرکت بازی را از کلاه ایمنیتان دنبال میکند، درست مانند اینکه در حال انجام یک بازی رانندگی به سبک اول شخص هستید! بلور شدن محیط اطراف داشبورد اتومبیل و البته تغییر در صدای موتور ماشین هم به جذابیت این دوربین افزوده است تا بتوانید تا حد ممکن یک تجربه شبیهسازی شده نزدیک به واقعیت داشته باشید.
تغییرات آب و هوایی و شب و روز نیز به خوبی در بازی گنجانده شدهاند تا حس تجربه یک مسابقه واقعی را داشته باشید، مسابقهای که باید پیش از آن و با توجه به تغییرات جوی، به تنظیم مسائل فنی و البته نوع لاستیک خودرو بپردازید، برای طوفانها و صاعقههای ناگهانی آماده شوید و حتی توان و آمادگی قرار گرفتن در برابر تابش مستقیم آفتاب را داشته باشید. همانطور که پیش از این نیز گفته شد، در بخش Solo Play میتوانید تا چهار وضعیت جوی مختلف را با هم انتخاب کرده و حتی گذر زمان را تند کنید تا وضعیت جوی هر چه سریعتر بین این چهار انتخاب تغییر کند. یکی از اصلیترین سوالاتی که از جانب مخاطبان و علاقهمندان به بازیهای رانندگی مطرح است، جلوههای بصری و افکتها باران این بازی و مقایسه آن با Drive Club است. واقعیت امر این است که در مقام مقایسه، درایو کلاب جلوههای زیباتر و البته واقعگرایانهتری نسبت به پروجکت کارز در زمینه پردازش افکت آب و باران دارد اما این بدین منظور نیست که پروجکت کارز در این زمینه ضعیف عمل کرده است. افکت باد و باران اگرچه مانند درایو کلاب زیبا و خیره کننده نیست اما ایراد خاصی نیز به آن وارد نبوده و به خوبی میتواند حس رانندگی در یک هوای طوفانی و بارانی را القا کند.
یکی از متفاوتترین بخشهایی که در پروجکت کارز وجود دارد، قابلیتی است که به مخاطبان کنسولی این اجازه را میدهد تا بتوانند تجربهای مشابه بازیهای پیسی داشته باشند. شاید دیدن منوی تنظیمات گرافیکی در یک بازی کنسولی خارج از عرف به نظر برسد اما استودیو سازنده بازی تصمیم گرفته تا این قابلیت را به علاقهمندان بدهد تا بتوانند به تنظیم گرافیکی و روشن و خاموش کردن افکتهای مختلف بپردازند. البته نیازی به نگرانی نیست زیرا به صورت پیشفرض، تمامی افکتهای موجود در این بخش، فعال هستند و بازی با این وجود در بهترین حالت اجرا میشود. به نظر میرسد این تصمیم پروجکت کارز صرفا برای تشویق مخاطبان کنسولها به تجربه یک بازی شبیهساز رانندگی بوده است.
شما در پروجکت کارز این امکان را دارید تا هم در حین مسابقه و هم در زمانی که در حال انتخاب اتومبیلتان هستید، وارد بخش Photo Mode شده و به عکاسی بپردازید. بخش فوتو مُد این امکان را به شما میدهد تا تنظیمات جالبی را تغییر داده و عکسهایی زیبایی بگیرید. میتوانید شدت بلور را تغییر دهید، میدان دید را وسیعتر یا کمتر کنید یا حتی نقطه فوکوس و شدت آن را کم یا زیاد کنید. اگر هم خیلی با مفاهیم عکاسی آشنا نباشید، میتوانید با تغییر فیلترهای مختلفی که در این بخش وجود دارد، عکسهای زیبا و متفاوتی تهیه کنید. پیشنهاد من به شما این است، عکاسی از اتومبیلهای فرمول وان در هوای بارانی را فراموش نکنید! از دیگر نکات قابل ذکر در مقوله گرافیک، رابط کاربری بازی است که به نظر من کمی گیج کننده است و نمیتواند تمام نیاز کاربر را در کمترین زمان ممکن رفع کند. اگرچه با چندین بار گشت و گذار در محیط منوها و البته گمشدن در پیچوخم آنها، ممکن است به آن عادت کنید اما کلیت امر این است که رابط کاربری پروجکت کارز میتوانست از این بهتر نیز باشد و خیلی سادهتر، مخاطب را به منظور خود برساند.
وقتی پس از نصب روی هارد درایو و البته بروزرسانی آن به آخرین نسخه، وارد بازی شدم، یکی از اولین نکاتی که مرا متوجه به خود کرد، موسیقی قوی بازی در منوها بود. موسیقی پر جنبوجوش به همراه صدای مهندسان مسابقهای که گویی مخاطب را ترغیب میکند تا هر چه سریعتر و بدون معطلی وارد پیست شده و پدال گاز را فشار دهد. در حین مسابقه، مهندسین درباره نحوه پیچها، وضعیت جوی و حتی سایر رانندگان و نحوه برخورد آنها به شما توضیح میدهند که صداگذاری خوبی نیز دارند و کمک قابل توجهی به بالا رفتن تجربه شبیهسازی بازی کردهاند. از طرفی دیگر، صداگذاری اتومبیلها و صدای غرش موتورهایشان نیز از کیفیت قابل توجهی برخوردار است و گاهی اوقات چنان صدای موتور غران ماشینها زیبا به نظر میرسند که دوست دارید بیدلیل گاز دهید و از صدای موتور آنها لذت ببرید. صدای ترمز، کشیده شدن اتومبیلها روی آسفالت و حتی برخورد قطرات باران به سطح آهنی اتومبیلها نیز به خوبی کار شدهاند. اگر دوست دارید نهایت صداگذاری بازی را ببینید، کافی است یک اتومبیل قوی بردارید و به جادهای طوفانی و بارانی بروید تا ببینید معجون صدای موتور، باران و باد چه از آب در میآید!
پروجکت کارز همان بازی محکم و قدرتمندی است که طرفداران سبک شبیهساز رانندگی مدتها است منتظر تجربه آن هستند. دلیلی برای دوست نداشتن پروجکت کارز وجود ندارد. شاید اگر از علاقهمندان به بازیهای سبک شبیهساز نباشید، نتوانید آن طور که باید و شاید با این بازی ارتباط برقرار کنید اما در مجموع، پروجکت کارز یک تلاش جدید در این سبک محسوب میشود. تلاشی که هیچ پیچوخم و سیستم امتیازدهی و باز کردن اتومبیلها ندارد. پروجکت کارز هیچ آلایش اضافی ندارد و فقط میخواهد خیلی سریع و بدون حاشیه، مخاطب را به متن ماجرا برده و پشت صندلی اتومبیل بنشاند. شاید پروجکت کارز با ایرادهایی مانند باگها و حفرههای موجود در گیمپلی، هوش مصنوعی بعضا غیرطبیعی یا کمبود اتومبیلها، یک بازی کامل به حساب نیاید اما با انبوهی از انتخابها و تنظیمات مکانیکی برای اتومبیلها به همراه جلوههای بصری و پیستهای زیاد میتواند انتخاب خوبی برای علاقهمندان به دنیای پر زرقوبرق و پر هیجان اتومبیلها باشد.