مروری بر رویداد های مهم تاریخ امروز ایران و جهان : در مورخه 16 تیر ماه برابر با 7 جولای در تاریخ چه گذشت
امروز 16 تیر برابر با 7 جولای تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن
وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این
وقایع میپردازیم.
رویداد ها:1071 - روزی که «حسن صبّاح» کار مبارزه را آغاز کردمورّخان
ـ متفق القول، هفتم جولای 1071 (16 تیرماه 450) را روزی می دانند که حسن
صبّاح کار دیوانی [امور اداری دولتی] را رها کرد تا راه مبارزه با فساد،
تجاوز، سلطه گری و زورگویان را در پیش گیرد و جهان بهتری بسازد. وی از نظر
فلسفی معتقد به آزادی اجتماعی، تعاون، برادری، عدم تصرف مناطق و برتری بر
ملل دیگر با توسل به نیروی مسلح بود و بخشودن پشیمان شدگان را تشویق و «حرص
مال زدن» را نهی می کرد.
ورود حسن به دنیای مبارزه، یک سال
پیش از کشته شدن آلپ ارسلان، سلطان سلجوقی وقت، و به حکومت رسیدن پسرش
ملکشاه، و جنگ ملکشاه با عموی خود «قاورد» حاکم کرمان بر سر قدرت انجام
گرفت. حسن پس از کناره گیری از دستگاه دولت که به نوشته خود او «در آن ضعیف
کشی و حق را ناحق کردن» رواج داشت به «ری» زادگاه خود رفت و به تفکر
درباره آینده نشست. او برخی سران و بزرگان را عامل این فساد و کارهای مغایر
تعاریف انسانیّت تشخیص داده بود که به زعم او، با از میان بردن آنان مسائل
حل می شد.
حسن صباح که 90 سال عمر کرد و چهارشنبه بیست و سوم
ماه مه سال 1134 میلادی درگذشت مردی تحصیلکرده و هوشمند بود که تا 35 سالگی
کار دولتی داشت و یک مدیر ماهر و فردی سازمان دهنده بود. وی در این سن به
سوریه و مصر سفر کرد. در آن زمان، فاطمیه در مصر حکومت داشتند. شیعه هفت
امامی که در آنجا رواج داشت در همان ایام به فرقه های مختلف و از جمله
«دروزی» منشعب شده بود و حسن صباح راه اسماعیلیه (به نوشته مورخان اروپایی
Ismailism) را در پیش گرفت و به ایران بازگشت تا در اینجا، مردم را به
افکار خود و نیز گرایش به این فرقه دعوت کند.
تصویر حسن صباح
وی
پس از بازگشت به میهن، کار «حقیقت یابی» را از اصفهان آغاز کرد؛ سپس به
یزد، کرمان و آنگاه به تبرستان (مازندران) و از آنجا به ری و قزوین رفت.
حسن از این سفرهای داخلی توشه بزرگ برای رسیدن به هدف برگرفت، ولی در برابر
خود امپراتوری توانمند سلجوقیان را می دید. حسن سرانجام در کار مبارزه،
روش کاملا تازه ای در پیش گرفت [روشی مشابه آن چه که در جهان امروز - دهه
آخر قرن 20 و دهه اول قرن 21 - جریان دارد] و تصمیم گرفت که خوی از جان
گذشتگی در پیروان خود که آنها را «فدایی» می خواند ایجاد کند، نخست به
مخالفان اخطار دهد و چنانچه به زورگویی و ... ادامه دهند، برای براندازی
شان از زهر و خنجر استفاده کند، و به جای تصرف شهرها، بر دژهای کوهستانی
مسلط و در آنجا مستقر شود، و از داخل این دژها به تبلیغ عقاید خود، گردآوری
پیروان و آموزش آنان و ایجاد کتابخانه بپردازد. با این برنامه، حسن متوجه
مناطق کوهستانی شد، و قلعه (دژ) الموت را در قزوین تصاحب کرد. برنامه دوم
او همدست کردن مردم روستاهای اطراف این قلاع بود و به زودی بر 74 قلعه در
سراسر ایران و شمال عراق مستولی شد. پیروانش او را «سیدنا» می خواندند.
درباره کارهای او، نوشته های عطاملک جوینی، رشیدالدین فضل اله، ابن اثیر،
دکتر ایوانف و دکتر برنارد لویس Lewis دقیقتر هستند.
دولت
سلجوقیان از سرکوب پیروان حسن صباح که مبارزه انتحاری، و به صورت «شبح» عمل
می کردند عاجز مانده بود. [صباح نام خانوادگی «حسن» است که اسم جد پنجم او
بود]
حسن برای نشان دادن قدرت خود به سلطان سنجر که او را
تهدید می کرد، یکی از فدائیان را مامور می کند که شب هنگام به خوابگاه سنجر
وارد شود و بدون این که به او آسیب برساند یک خنجر در کنار سر او بر زمین
فرو کند و نامه ای که قبلا آماده شده بود در آنجا باقی بگذارد. سنجر به حسن
صباح پیغام فرستاده بود که دارای قلمروی پهناور و دو کرور (یک میلیون) مرد
جنگی است و حسن در آن نامه به او پاسخ داده بود که وی، تنها دارای هفتاد
هزار پیرو «زن و مرد» است، که همه از جان گذشته اند، اما آدمهای تو برای
مزد و مقامشان همراهت هستند و جانشان را دوست دارند و ....
از
نوشته های مورخان چنین بر می آید که حسن صباح علاوه بر بنیاد گذاری
اسماعیلیه ایران و هند (پاکستان) از نظر فلسفی مردی بود که اعتقاد به
زندگانی ساده (بدون تجمل) داشت. به عقیده او، معاش هر کس باید از طریق کار
مفید تامین شود و «فدائیان» عمدتا کشاورز بودند. وی که معتقد به آزادی
اجتماعی، اقتصاد تعاونی و نیز گذشت بود پس از هر پیروزی، از شکست خوردگان
انتقام نمی گرفت و آنها را شماتت نمی کرد. به نوشته برخی مورخان متأخر،
دشمنی او با خواجه نظام الملک تنها به خاطر مخالفت خواجه با نظام اسماعیلیه
نبود، بلکه برای این هم بود که خواجه خدمت اجنبی (ترکمانان سلجوقی) را می
کرد و به زبان عربی بیش از فارسی توجه داشت.
در اروپا درباره
حسن صباح به جای تاریخ نویسی داستان نویسی کرده اند از جمله این که به
فدائیان پیش از فرستادن به ماموریت ترور، حشیش می داد و برخی ریشه واژه
Assassin (ترور) را از کلمه حشاشین (Hashshashin) سفرنامه مارکوپولو می
دانند. حال آن که معدودی از زبانشناسان ریشه این واژه را در کلمه عسس
(پاسبان - نگهبان - داروغه) و چند تن دیگر باز هم آن را به نام حسن صبّاح
بسته اند که به پیروان او در اروپا حسنین (Hassaneen) می گفتند.
پس
از مرگ حسن صباح و افتادن کار به دست جانشین او «کیا بزرگ رودباری»،
گروههای مشابهی در سوریه پدید آمدند و «پیرمرد کوهستان» که درباره اش
داستانها در اروپا نوشته اند کسی جز «رشیدالدین سنان» نبوده است و ربطی به
حسن صباح ندارد؛ با وجود این، مورخان فرنگ این گروهها را هم شعبه عرب
پیروان حس صباح نوشته اند زیرا که اخطاری مشابه اخطار حسن به سلطان سنجر،
به صلاح الدین ایوبی داده بودند.
قلاع اسمعیلیه در سالهای میان
1256 تا 1260 میلادی به دست هلاکوخان مغول فتح شدند، ولی روش کار او در
مبارزه (به تعبیر تازه، نوعی تروریسم ) و فرقه اسماعیلیه باقی مانده اند.
از
همان زمان تا به امروز هر گروه و فرقه ایدئولوژیک کم جمعیت در مقابله با
معارض نیرومند و بسیار مجهّز، در کنار تبلیغات، از روش حسن صباح هم استفاده
کرده است؛ از آنارشیست های قرن نوزدهم گرفته تا القاعده و .... همه این
گروهها همانند حسن صباح 9 قرن پیش «تبلیغات»، ازجان گذشتگی و «مبارزه تا حد
خودکشی» را به صورت ابزارهای اصلی مبارزه بکار برده اند. حسن می گفت:
هنگامی که «دانش آموختگان» در راه ما قرار گیرند، وقوع دگرگونی جهانی قطعی
است و به همین دلیل بوده است که ورود دسته ای از دکترها به این نوع مبارزه
که در جولای 2007 در انگلستان کشف شد، تا حد زیاد مورد توجه افکار عمومی
قرار گرفته بود.
1811 - اعزام نخستین دانشجویان ایرانی به انگلستاندولت
وقت ایران (دوران فتحعلی شاه) هفتم ژوئیه سال 1811 میلادی دو ایرانی را به
عنوان دانشجو روانه انگلستان کرد. این تصمیم که از سوی عباس میرزا ولیعهد
وقت گرفته شده بود به تایید وزیر اعظم هم رسیده بود و سبب اتخاذ این تصمیم
افزایش رفت و آمد فرستادگان انگلستان به ایران و نیاز مبرم به مترجم ماهر و
مورد اعتماد بود و نیز کسانی بود که انگلستان را دیده و از اوضاع واقعی آن
آگاه باشند.
سه سال بعد (1814) به همین ترتیب پنج دانشجوی دیگر از سوی عباس میرزا به انگلستان اعزام شدند.
تصویر عباس میرزا
مروری
بر تاریخ قاجاریه نشان می دهد که عباس میرزا بیش از هر شاه و شاهزاده این
دودمان نگران وطن، منافع آن و آینده اش بود. خاطرات ژنرال گاردان فرستاده
ناپلئون به ایران که برای مدتی مدید همنشین عباس میرزا بود حکایت از
وطندوستی و علاقه عمیق ولیعهد فتحعلی شاه به پیشرفت وطن و حفظ تمامیت و
حاکمیت آن می کند.
گاردان نوشته است که عباس میرزا به خوبی می
دانست که تا اکثریت مردم باسواد، روشن و خواستار ترقی نشوند کشور پیشرفت
نخواهد کرد. به نوشته گاردان، عباس میرزا بارها گفته بود که مردم به همان
اندازه که در اندیشه خانواده خود هستند باید به وطن و جامعه ملی نیز
بیاندیشند. گاردان نوشته است که یک بار عباس میرزا از او پرسید که چه بکند
تا ایرانیان به پای اروپاییان برسند ، آیا خواب و خوراک در پیشرفت انسان
نقش دارد؟.
عباس میرزا پیش از پدر درگذشت و نتوانست شاه شود و به آرزوهایش جامه عمل بپوشاند.
797 - ایرن سنگدل، زنی که به خاطر قدرت پسرش را کور کردهفتم
جولای سال 797 میلادی، ایرن Irene که پس از مرگ شوهرش «لئون Leo چهارم»،
نایب السلطنه روم شرقی (بیزانتیوم یا Byzantine ) شده بود تا پسرش به سن
لازم (اصطلاحا؛ قانونی) برای پادشاهی برسد و سلطنت را به او بسپارد، تحت
تاثیر حس خودخواهی، فرزند را کور کرد که تا آخر عمر قدرت را منحصرا در دست
داشته باشد!
سکه زرّین Irene با تصویر او
یک
روز پیش از این واقعه (کور کردن فرزند)، ژنرالهای ارتش و مقامات تراز اول
کشوری در ملاقاتی به «ایرن» توصیه کرده بودند، حال که سن پسرش به نصاب مقرر
رسیده است بهتر است که اختیارات را به او بدهد و وی همان شب با ترفندی
فرزند را کور کرد که تا پایان عمر نایب السلطنه «پادشاه نابینا» باقی بماند
و با بر خود نهادن لقب Empress عملا امپراتور باشد. چند سال بعد وی چون
متوجه محبوبیت «پادشاه نابینا» که به نام کنستانتین ششم تاجگذاری کرده بود
میان مردم و ارتش شد اورا ترغیب به گرفتن زن دوم کرد و سپس محرمانه قضیه را
به سران کلیسا اطلاع داد و آنان را وادار به تکفیر فرزند کرد که با ارتکاب
تعدّد زوجات، آیین مسیح را نادیده گرفته است. اما، دسیسه های ایرن بر ارتش
فاش شد و ژنرالها وی را مجبور به کناره گیری کردند که بعداً چون خانه
نشینی، اورا که شیفته بی قرار قدرت بود رنج می داد خودکشی کرد. ایرن که در
شهر آتن به دنیا آمده بود و در تاریخ، «ایرن آتنی Irene The Athenian» هم
نوشته شده است قبل از کور کردن پسر، برادر شوهر خودرا مجبور به اُردین
Ordain شدن کرده بود تا عنوان کشیش Priest بدست آورد و نتواند ادعای
پادشاهی کند که عنوان کشیشی داشتن یک شاهزاده مانع از پادشاه شدن او (که
مقامی دنیوی است) می شد. ایرن که نگران قدرت گرفتن خلفای عباسی بود برای
داشتن یک متحد نیرومند، یکبار حتی در صدد برآمده بود که دختر شارلمانی
پادشاه مقتدر فرانک ها را برای پسرش بگیرد!.
برخی ژنرالهای روم
شرقی و بزرگان این امپراتوری که علاوه بر آناتولی غربی و مرکزی، بر بخش
هایی ازبالکان و منطقه مدیترانه حکومت داشت چون از رفتار ایرن و حرص قدرت
داشتن او به تنگ آمده و بیزار شده بودند به هارون الرشید خلیفه عباسی در
بغداد پناه بردند و اورا تشویق به تصرف قسطنطنیه (استانبول ـ پایتخت ایرن)
کردند که ایرن از بیم شکست خوردن با پرداخت پول و ادامه این پرداخت تا سه
سال هارون را که نگران وضعیت خراسان و بپاخیزی ایرانیان استقلال طلب بود
راضی به بازگردانیدن سپاه کرد.
«ایرن» جمعاً 15 سال ملکه (از
سال 802 تا 797)، 7 سال (از زمان مرگ شوهرش در سپتامبر 780 تا 797 زمان
کورکردن پسر) نایب السلطنه روم شرقی و 5 سال (از797 تا 802) امپراتور
Empress این کشور به پایتختی قسطنطنیه (استانبول) بود. در تاریخ از او به
عنوان «ایرن سنگدل» نیز نام برده می شود.
مجسمه Irene در موزه که تصویر آن با دوربین از پشت شیشه گرفته شده است
1856 - ساخت ساعت معروف "بیگ بن" در انگلستانبرج
ساعت بیگ بن (Big Ben)، بزرگترین و معروف ترین برج ساعت جهان است که در
شهر لندن واقع است. برج ساعت کاخ وست منیستر که در ضلع شمال شرقی ساختمان
پارلمان بریتانیا قرار دارد، به نام برج بیگ بن یا ساعت بیگ بن، شهرت جهانی
دارد. در واقع، بیگ بن، نام زنگ بزرگ سیزده تنی است که در داخل برج قرار
دارد و سر هر ساعت هم به صدا در میآید. برج ساعت بیگ بن، در بریتانیا،
رسمأ به نام "برج سنت استفان کاخ وست منیستر"، شناخته میشود. پس از آنکه
کاخ وست منیستر، در یک آتش سوزی ویرانگر در تاریخ ۲۲ ماه اکتبر سال ۱۸۳۴
میلادی از بین رفت، چارلز باری، معمار معروف انگلیسی، ساخت مجدد این کاخ را
شروع کرد و یک برج ساعت برای ضلع شمال شرقی کاخ درنظر گرفت. با وجود اینکه
تهبنای برج بیگن بن، به همراه ساختمان کاخ، در سال ۱۸۳۴ نهاده شد، اما
خود برج، ۱۳ سال بعد از آن، در سال ۱۸۵۶ ساخته شد. برج ساعت بیگ بن لندن،
از سطح زمین، ۹۳.۳ متر ارتفاع دارد. ساعت این برج که دارای چهار جهت است،
۵۵ متر از سطح زمین ارتفاع دارد.
زادروزها ۱۸۴۳ - زادروز کامیلو گولگی زیستشناس ایتالیایی ، برنده جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی سال ۱۹۰۶
۱۸۶۰ - زادروز گوستاو مالر رهبر ارکستر و آهنگساز
کامیلو گولگی
۱۸۸۷ - زادروز مارک شاگال نقاش فرانسوی - روسی و از پیشگامان سبک اکسپرسیونیسم انتزاعی
۱۹۰۱ - زادروز ویتوریو دسیکا کارگردان، بازیگر ایتالیایی و از پیشگامان نئورالیسم سینمای ایتالیا
پیر کاردین
۱۹۴۰ - زادرور رینگو استار، آهنگساز، خواننده، ترانه سرا و بازیگر انگلیسی و نوازنده درام معروف گروه بیتلز ، برنده جایزه اسکار
۱۹۲۲ - زادرور پیر کاردین، طراح لباس فرانسوی.
رینگو استار
درگذشتها ۱۳۰۷ - درگذشت ادوارد یکم پادشاه انگلستان
۱۹۰۱ - درگذشت یوهانا اشپیری نویسنده داستانهای کودکان ، خالق رمان هایدی
یوهانا اشپیری
۱۹۳۰ - درگذشت آرتور کانن دویل نویسنده و پزشک اسکاتلندی ، خالق شخصیت شرلوک هولمز
۱۹۷۲ - درگذشت طلال بن عبدالله از پادشاهان کشور اردن
آرتور کانن دویل
۱۹۷۳ - درگذشت ماکس هورکهایمر فیلسوف آلمانی و از اعضای مکتب فرانکفورت
۲۰۰۶ - درگذشت سید برت خواننده، آهنگساز، گیتاریست و هنرمند بریتانیایی، پایه گذار و عضو اصلی گروه موسیقی پینک فلوید
سید برت
۲۰۱۴ - درگذشت آلفردو دیاستفانو،بازیکن فوتبال آرژانتینی-اسپانیایی که دوبار درسالهای ۱۹۵۷ و ۱۹۵۹ توپ طلای اروپا را برد.
۱۳۹۱ - درگذشت فخری گلستان، سفالگر ایرانی
آلفردو دیاستفانو
سلام دوست عزیز وب جالبی داری اگه دوست داری با هم تبادل لینک کنیم منو با نام< فایل 13>لینک کن و بهم خبر بده تا منم لینکت کنم
http://f-file13.blogsky.com