سال ۲۰۱۵ از نظر کاوشهای فضایی بسیار مفید و جالب توجه بود. هرچند از زمان فرود آپولو روی ماه در دوران جنگ سرد تا به امروز هیچ رویداد فضایی در دیدگاه مردم تا آن حد حماسی و مهم جلوه نکرده است، اما به هر حال در این گزارش به بررسی رویدادهای مهم فضایی در سالی که گذشت میپردازیم.
اگر نگوییم بزرگترین دستاورد فضایی دههی اخیر، اما به راحتی میتوانیم بگوییم که نزدیک شدن کاوشگر فضایی نیوهورایزونز به سیارهی دوردست و یخزدهی پلوتون مسلما اصلیترین رویداد سال ۲۰۱۵ بود. این اتفاق نشان داد که بر خلاف کاوشهای قبلی، سیارهی پلوتون بسیار فعال و پویاتر از تصوری است که دانشمندان پیش از این در مورد این سیاره داشتند.
مواد آلی باعث ایجاد لکههای نارنجی روی این سیاره شده اند. کوههای چند کیلومتری از آب یخزده و همچنین صفحههای نیتروژنی یخزده و اتمسفر ضعیف این سیارهی کمنور همگی باعث شدهاند تا این سیاره بیش از هر زمان دیگری برای ستارهشناسان مبهوتکننده و شگفتانگیز بر نظر برسد و نشان بدهد که انجام سفر ۱۰ ساله به پلوتون مسلما ارزش تلاش و زمان صرف شده را داشته است. نکتهای که وجود دارد این که این سیاره فقط یک کرهی تنها نیست. بلکه مجموعهای از قمرها هم که جرمشان روی هم رفته با جرم خود سیاره برابر است به دور این سیاره در گردش هستند. پلوتون در میان انبوهی از پلوتوئیدهایی که از نظر ساختار سیارهای دارای شکلی متفاوتند به عنوان یک غول بزرگ به شمار میرود.
اعلام این خبر که روی مریخ آب یخ زده وجود دارد به اندازهی وجود آب روی زمین برای تشکیل حیات مهم بود. چون گفته می شود که وجود آب جاری روی یک سیاره اصلیترین شرط ایجاد حیات روی آن است. گفتی است که سطح مریخ و خاک آن غیرقابل کشت و کاملا بی حاصل است و وجود آب در چین شرایطی بسیار مهم و جالب است. این خبر باعث شد تا به صورت جدی در مورد وجود حیات در مریخ تجدید نظر و بازاندیشی شود.
کاوشگر ماون (MAVEN) که از سال ۲۰۱۴ در مدار مریخ قرار گرفته همواره اطلاعات شگفت انگیزی را از سیارهی سرخ ارسال کرده است. بر طبق این اطلاعات گفته میشود که خورشید و پرتوهای آن باعث تضعیف اتمسفر مریخ شدهاند و به مرور زمان باعث تبدیل یک سیارهی زنده به یک سیارهی مرده و زیستناپذیر شده است. بر اساس تخمینها این روند حدود چهار میلیارد سال طول کشیده است.
ایدهی فرود یک فضاپیما روی ستارهی دنبالهدار بسیار شگفتانگیز به نظر میآید. اما این ایده در سال ۲۰۱۵ رنگ واقعیت به خود گرفت. فرود فضاپیمای فیله روی ستارهی دنبالهدار روزتا باعث شد تا این ستاره بیش از پیش مورد توجه و بررسی دانشمندان در سال ۲۰۱۵ قرار گیرد. در پی این کاوشها دانشمندان توانستند به نکات جالبی دربارهی چگونگی تشکیل دنبالهی نورانی از یخهای موجود در این دنبالهدار دست یابند. همچنین به وجود مواد آلی روی روزتا پی بردند. مواد آلی شناسایی شده شامل چند مورد از آمینواسیدهای حیاتی برای ایجاد حیات روی کرهی زمین بودند. این یافته به آن معنی است که شاید برخی از دنبالهدارها همانند ستارهی دنبالهدار 67P مواد حیاتی لازم برای شکلگیری حیات روی زمین را در زمانهای اولیهی تشکیل کرهی زمین به آن آورده باشند.
یکی از شگفتانگیزترین یافتههای این کاوش فضایی این بود که مشخص شد مقدار آب سنگین موجود روی این دنبالهدار به اندازهی سه برابر کل آبهای سنگین اقیانوسهای کرهی زمین است. آب سنگین به آبی گفته میشود در آن هیدروژن معمولی با ایزوتوپهای سنگینتر هیدروژن موسوم به دوتریوم جایگزین شده است. این نشان میدهد که حیات روی زمین اگر سرچشمهی فرازمینی هم داشته باشد مسلما از دنبالهدارهایی مانند روزتا نیامده است.
فضاپیمای کپلر ناسا به جستجوی خود برای یافتن سیارههای فراخورشیدی در کهکشان راه شیری ادامه میدهد. این فضاپیما حتی پس از از کار افتادن دستگاه تثبیتکنندهی ژیروسکوپی بحرانی بیش از ۱۰۳۰ سیارهی جدید را شناسایی کرده است و در ادامه هم هزاران مورد دیگر را شناسایی و ثبت خواهد کرد. یکی از جالبترین و شگفتانگیزترین یافتههای این فضاپیما یک جرم آسمانی از جنس سنگ بود که اندازهای همانند کرهی زمین داشت و همچنین به دور ستارهای مشابه خورشید میچرخید. با این وجود برای اینکه گفته شود این سیاره از هر نظر همانند زمین است بسیار زود است. تا زمانی که نتوانیم اتمسفر این سیاره را مورد ارزیابی و سنجش قرار دهیم نمیتوانیم در مورد زیستپذیر بودن این سیاره نظری داشته باشیم.
با این همه، وجود یک سیارهی سخت در دامنهی زندگی (به فاصلهای از ستاره گفته میشود که شرایط اتمسفری لازم برای وجود آب جاری روی سیاره را فراهم کند.) و احتمال وجود آب مایع روی آن میتواند در طی مسیر پژوهشهای دانشمندان برای یافتن سیارهای با مشخصات زمین بسیار تاثیرگذار باشد.
یک میلیاردر روسی به نام یوری میلنر (Yuri Milner) مبلغی به مقدار ۱۰۰ میلیارد دلار را برای پیاده سازی یک فرایند شناسایی گسترده سرمایهگذاری کرده است. این عملیات شامل استفاده از دو رادیوتلسکوپ قدرتمند است برای جستجو در میان میلیونها ستارهای که در ۱۰۰ کهکشان نزدیک واقع شدهاند تا به این وسیله بتوانیم سیگنالهای رسیده از موجودات بیگانهی احتمالی را دریافت کنیم. یکی از این رادیوتلسکوپها با نام پارکس (Parkes) در استرالیا قرار دارد. پروژهی شنود گسترده همچنین از تجهیزات نوری آزمایشگاه لیک (Lick) استفاده خواهد کرد تا در صورتی که موجودات فرضی به جای سیگنالهای رادیویی از ارتباطات مبتنی بر لیزر هم برای برقراری ارتباط استفاده کرده باشند ما بتوانیم این سیگنالها را دریافت کنیم.
در این پژوهش که ده سال به طول خواهد انجامید، ستارهشناسان کل دنیا میتوانند طی پژوهشهای خود به اطلاعات بیشماری دربارهی ستارههای کهکشان راه شیری دست یابند. علاوه بر آن یکی از هیجانانگیزترین بخشهای این پژوهش این خواهد بود که شاید بتوانیم برای این پرسش همیشگی پاسخی پیدا کنیم؛ آیا ما در این کیهان تنها هستیم؟
کم پیش میآید که یک فیلم در حدی بتواند از نظر علمی موثق و دقیق باشد که از آن به عنوان یک منبع علمیآموزشی یاد کنند. اما فیلم مریخی به خوبی از پس این کار بر آمده است. در نظر گرفتن جزییات بسیار ریز دربارهی دینامیک مداری، سیستمهای پشتیبانی حیات، زیستشناسی فرازمینی و وجود برخی صحنههای تلخ و پراندوه دربارهی هزینهی بالا و سختی کاوشهای فضایی برای فضانوردانی که از همهی زندگی خود برای پیشرفت علم چشمپوشی میکنند، از جمله نقاط قوت این فیلم هستند.
گفتنی است که توفان اولیه روی سیاره بیشتر از اینکه جنبهی فیزیکی داشته باشد جنبهی داستانی دارد. چون با استفاده از کاوشهای دیسکاوری ۲ بر فراز مریخ ما امروزه میدانیم که فشار هوا روی مریخ کم است و در صورت وقوع جابجایی هوا حتی با سرعت زیاد، اثری همانند وزش یک نسیم معمولی روی کرهی زمین خواهد داشت.
ماهگرفتگی یکی از پربینندهترین رویدادهای فضایی در سال ۲۰۱۵ بود. در برخی محافل فکری این پدیده را به عنوان نشانهای برای پایان دنیا میپنداشتند. دلیل این تصور این است که در پی ماهگرفتگی سطح کرهی ماه به صورت قرمز خونی دیده میشود. نور خورشید با عبور از اتمسفر کرهی زمین دچار پاشیدگی میشود. در این میان تنها طول موجهای بلندتر و قرمزرنگ از نور میتوانند از اتمسفر عبور کنند و به همین دلیل است که سطح ماه هنگام ماهگرفتگی به رنگ سرخ دیده شد. از سویی دلیل اینکه همواره در هنگام طلوع و غروب هم رنگ افق به سرخی میگراید همین عامل است.
این ماهگرفتگی زمانی روی داد که ماه در نزدیکترین فاصلهاش از زمین قرار داشت که اصطلاحا به این پدیده حضیض (perigee) گفته میشود. این پدیده بسته به دیدگاه افراد، برای برخی بسیار ترسناک و ناخوشایند و برای برخی هم بسیار زیبا و چشمنواز به نظر میرسد. اگر شما هم از آن دسته افرادی هستید که نتواستند این پدیده را مشاهده کنند، بد نیست بدانید که برای دیدن این پدیده باید تا سال ۲۰۳۳ صبر کنید.
سرس بزرگترین کوتوله سیارهی موجود در کمربند سیارکی است. کمربند سیارکی به حد فاصل بین مریخ تا مشتری گفته میشود که تعداد زیادی از اجرام آسمانی کوچک در آن به دور خورشید در گردشند. برنامهی داون (Dawn) ناسا تحتالشعاع ماموریت کاوشگر نیو هورایزونز و پرواز در ارتفاع کم آن بر فراز پلوتون قرار گرفت. داون از یک پیشرانهی یونی استفاده میکرد و با کمترین رانش ممکن خود را به سرس رسانده بود. سرس دارای نواحی عجیب و درخشانی بود که در میان پهنهی تاریک خودنمایی میکردند. این پدیده به اندازهای شگفتانگیز بود که ناسا بر آن شد تا دربارهاش یک همهپرسی آنلاین انجام دهد.
گرایش به آزمایش دربارهی پیشبینی نهایی اینیشتین در زمینهی اموج گرانشی امسال شدت گرفته بود و به نظر میرسد در سال ۲۰۱۶ هم این روند ادامه داشته باشد. آژانس فضایی اروپا در ماه دسامبر مسیریاب لیسا (LISA) را به فضا پرتاب کرد. ماموریت این مسیریاب گردش در مداری میان زمین و خورشید است و در ماه فوریهی سال ۲۰۱۶ به طور رسمی ماموریتش را آغاز خواهد کرد. اما این باعث نمیشود که پرتاب اولیهی آن به فضا را در دستهی مهمترین رویدادهای ۲۰۱۵ قرار ندهیم. این پرتاب در واقع نشاندهندهی طرح نهایی آشکارساز امواج گرانشی موسوم به لیسا است که البته در حال حاضر نامش تغییر یافته و این آشکارساز با نام رصدگر امواج گرانشی جدید (New Graviational wave Observatory) شناخته میشود.
فضاپیمایی که پیشتر با نام لیسا برنامهریزی شده بود از سه ماهواره در فضا تشکیل شده است که فواصل هر یک از آنها با استفاده از لیزر با دقت بسیار زیاد اندازه گرفته میشود. در ادامه میتوان شکاف آنها به عنوان یک ریزموج در فضازمان را اندازهگیری کرد. این شکافها به خاطر برخوردهای عظیم در سیاهچالههای دوردست به وجود میآیند. این ماموریت هدف بسیار جسورانه و بلندپروازانهای دارد و فناوری به کار رفته در این پدیده در نوع خود برای نخستین بار پیاده شده است و مسیریاب لیسا به عنوان اولین گام در مسیر تحقق این پروژه است.
فضانوردان ایستگاه فضایی بینالمللی برای نخستین بار از کاهویی خوردند که در فضا کشت داده بودند. همواره دربارهی اینکه گیاهان کشت شده در فضا طعم موشک میدهند مطالب خندهداری شنیدهایم. اما واقعیت این است که موفقیت فضانوردان در کشت گیاهان فضایی و توانایی تامین نیازهای غذایی در فضا یکی از اصلیترین لازمههای انجام سفرهای فضایی به سایر سیارههای منظومهی شمسی و اسکان بشر در آن سیارهها خواهد بود. شاید اگر در آینده بخواهیم نگاهی به وقایع سالهای سپریشده بیندازیم این دستاورد را به عنوان مهمترین موفقیت سال ۲۰۱۵ قلمداد کنیم.