امروز
3 فروردین برابر با 22 مارس تقویم میلادی است. روزی که در تاریخ آبستن
وقایع و اتفاقات زیادی در ایران و جهان بوده است. به مرور برخی از این
وقایع میپردازیم.
519 - معرفی خسروانوشیروان به عنوان ولیعهد ایرانقباد
ـ شاه ساسانی ایران 23 مارس سال 519 میلادی و در هفته نوروزی، سومین پسر
خود، «انوشیروان» را شاه بعدی ایران (ولیعهد) اعلام داشت. قباد سه پسر داشت
که یکی از آنان به نام «کاووس» در همین مراسم به سمت فرماندار تپورستان =
تبرستان (مازندران) منصوب شد. پسر دیگر قباد، «زَم Zam» نام داشت که یکی از
چشمانش نابینا بود.
قباد (گواد) در مراسم معرفی انوشیروان به
عنوان شاه آتی ایران گفت که این انتخاب نتیجه چند سال بررسی و تجربه او
بوده و به درستی این انتخاب اعتماد دارد.
قباد که سالها درگیر
جنگ با هون ها بود، از آنجا که قبلا تحت تاثیر افکار سوسیالیستی مزدک
قرارداشت (که از مزدک پارسی به عنوان بنیادگذار سوسیالیسم در جهان نام برده
می شود) در سال 515 میلادی و در مراسم نوروز، تصمیم خود به کاهش چشمگیر
مالیات کشاورزان و مردم کم - درآمد و برنامه اصلاحات کشاورزی و افزایش سهم
کشاورزان از محصول (تا میزان 33 درصد) و نیز برنامه های عمرانی دیگر از
جمله ساحتن چند سد را اعلام داشته بود که به اجرا درآمدند.
انوشیروان
پس از شاه شدن به خسروانوشیروان (خسرو یکم) معروف شد و دست به اصلاحات
فرهنگی، اجتماعی ـ قضایی و اقتصادی متعدد زد. وی علاقه مند به دیدار گروهی
مردم (چندین نفری ـ اصطلاحا؛ دادن بار عام) بود و به همین دلیل خواسته بود
که تالاری بزرگ با عمارت ضمیمه آن ساخته شود. وی همزمان دستور داده بود که
در گُندی شاپور (خوزستان) یک دانشگاه برای تحقیق و تدریس طب و فلسفه ساخته
شود که ظرف یک سال ساخته و در 550 میلادی آماده فعالیت شد و نیز یک
دارالتألیف و ترجمه کتاب و رساله که ترجمه کَلیلِه و دِمنِه از هِندی به
فارسی از یادگارهای آن است. وی همچنین در نقاط مختلف ایرانزمین (ایران
بزرگتر) دفترهای ویژه [اختصاصی] و دائمی دایر کرده بود تا اتباع بتوانند
انتقاد، پیشنهاد و شکایت خودرا به آنجا بدهند تا به اطلاع او برسد و اقدام
کند.
خسرو یکم همچنین اعلام کرده بود که هرکس که بخواهد می
تواند مستقیما به او مراجعه کند. او حتی شخصا و هر چند ساعت یک بار به
بالکن دفتر کار خود می رفت تا ببیند که آیا کسی در میدان مجاور کاخ در
انتظار ابراز نظر و دادن عریضه به او است تا وی را به دفتر دعوت کند و ناله
اش را بشنود و یا پیشنهادش را دریافت کند.
در کتاب ها آمده
است؛ خسرو ـ که از «تاریخ» لقب «دادگر» گرفته است ـ زنجیر متصل به زنگی را
میان بیرونی دفتر خود و میدان متصلِ به کاخ تعبیه کرده بود تا متقاضیان
بتوانند با کشیدن زنجیر (ریسمان) زنگ را به صدا درآورند و اورا از حضور خود
آگاه گردانند و بیش از حد در میدان در انتظار نمانند. همین ابتکار «دادگر»
سبب شد که قرن ها بعد «حق دادن عریضه =Petition به رئیس کشور، رئیس دولت و
پارلمان» به رسمیت شناخته شود و اصلی از اصول قانون اساسی هر کشور گردد.
اهمیت کار در این است که متون این عرایض نمی تواند مورد استناد برای تعقیب
قضایی خود فرد (عریضه دهنده) مثلا به اتهام افترا قرار گیرد.
در
ایران ـ قبلا دو مجلس پارلمان ـ سنا و شورا ـ کمیسیون عرایض برای دریافت
پتیشن ها داشتند که اینک کمیسیون اصل نود (90) که دارای دهها بازرس و بررس
است این کار را انجام می دهد. در دوران نظام حکومتی پیشین، برخی هم بودند
که عریضه و پتیشن خودرا به دفتر مخصوص رئیس کشور می دادند و این عرایض برای
رسیدگی به یک سازمان بازرسی ویژه ارسال می شد. دادن عریضه به دادستان کل و
یا دادستان هر شهر وارد جریان قضایی می شود که روال و مسیر خاص دارد که در
آیین دادرسی هر کشور منعکس است.
1761 - کریمخان زند و راه شاد کردن مردم کریمخان
247
سال پیش، سلام نوروزی در شیراز و نه چندان دور از تخت جمشید برگزار شد. پس
از اردشیر یکم (ساسانی)، این نخستین باری نبود که یک فرمانروا در مرکز
پارس چنین مراسمی را برپا می داشت. پیش از کریمخان، عضدالدوله دیلمی این
آیین ها را در شیراز برگزار کرده بود.
کریمخان زند (که به جای
عنوان «شاه»، لقب «وکیل» برخود نهاده بود) پس از اعلام شهر شیراز به
پایتختی ایران، از سال 1761 میلادی سلام نوروزی را در عمارتی که اینک موزه
پارس نامیده می شود، برگزار می کرد و سپس به دیدن مردم معمولی (توده ها) به
کوچه و خیابان می رفت. وی در سال 1761 در ایام نوروز، از جیب خود چند
نوازنده را اجیر کرده بود که در میدان های شیراز بنوازند و مردم را شاد
کنند که بعداً این رسم شامل روزهای دیگر هم شد. کریمخان برای شاد کردن مردم
و زدودن غمهایشان هر اقدامی را که می توانست، می کرد. به نظر وی، که
مورخان از اظهاراتش بیرون کشیده اند؛ کریمخان «شاد بودن و شادی کردن» را حق
مردم می دانست. وی برای دیدن توده ها و آگاه شدن از مشکلاتشان، حتی به
قهوه خانه ها می رفت و با آنان در همانجا آبگوشت (دیزی) می خورد.
1980 - آخرین مسافرت شاه - بازگشت به مصر23
مارچ 1980 و در ایام نوروز، شاه پس از 15 ماه در به دری به مصر بازگشت و
چند ماه بعد در همین کشور درگذشت و همانجا مدفون شد. وی پس از ترک ایران در
دی ماه 1357 به مصر و از آنجا به مراکش، مکزیک، آمریکا و پاناما رفته بود و
همه جا در سایه ترس از "ترور شدن و یا دستگیری و تحویل جمهوری اسلامی شدن"
بسر برده بود. محمدرضاشاه پهلوی که از سال 1973 به بیماری سرطان مبتلا بود
بالاخره به انور سادات اعتماد کرده و به مصر رفته بود. نخستین سفر وی به
مصر برای ازدواج با فوزیه خواهر پادشاه وقت مصر صورت گرفته بود.
شاه
قبلا هم در نیویورک تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. به سبب پذیرفته شدن او
در آمریکا بود که در تهران، سفارت آمریکا تصرف و کارکنان آن به گروگان
گرفته شدند و بسیاری از آنان 444 روز در گروگان بودند.
1241 - روزی که مغولان لهستان را ویران ساختندهجدهم
مارس 1241 مغولان کراکو (Krakow) دومین شهر لهستان امروز (از لحاظ جمعیت)
را ویران ساختند درست به همان صورت که شهرهای خراسان را قتل عام و ویران
کرده بودند. کراکو که در آن زمان عمدتا آلمانی نشین بود و در جنوب لهستان
امروز واقع شده است دو بار دیگر، در سالهای 1259 و 1287، مورد حمله مغولان
قرار گرفت و آسیب شدید دید. این حملات از سوی شاخه ای از مغولان صورت گرفت
که قبلا قسمت هایی از روسیه امروزرا تصرف کرده و از آنجا تعرض به اروپای
مرکزی آغاز کرده بودند. تعرض مغولان به ایران و روسیه کنونی در سال 1219
میلادی آغاز شده بود.
1808 - ناپلئون بناپارت برادر خود «ژوزف» را پادشاه اسپانیا کرد!
ژوزف بناپارت
1913 - ترور پادشاه دانمارکی یونانGeorge I
در
جریان جنگ اول بالکان، جورج یکم پادشاه یونان که برای بازدید از شهر
تسالونیک که به دست یونانی ها افتاده بود به این شهر رفته بود هجدهم مارس
1913 در آنجا ترور شد. وی که یک شاهزاده دانمارکی بود هنگام مرگ 68 ساله
بود و از 1863 به مدت 50 سال بر یونان پادشاهی کرده بود. نظام حکومتی یونان
پس از کسب استقلال در نشست لندن مرکب از قدرت های اروپایی وقت تعیین و
قرارشده بود که پادشاهی باشد ولی چون قرنها استقلال نداشت و نیز هرگز
سلطنتی نبود مشکل کار در یافتن یک پادشاه برای آن بود که قدرتهای اروپایی
پس از سازش میان خود، در سال 1832 «اوتو» پسر 17 ساله پادشاه باویر (آلمان)
را برای سلطنت بر یونان تعیین کردند و پس از نوبت به جورج شاهزاده
دانمارکی رسیده بود که در تسالونیک ترور شد.
1919 - موسولینی در میلان جنبش «فاشیست» ایتالیا را تاسیس کرد که بعدا به صورت یک حزب ناسیونالیست درآمد.
1940 - محور برلین ـ رم و تلاش برای وارد کردن ایران به آنهیتلر در کنار موسولینی
هجدهم
مارس 1940 هیتلر در برنر پس Brenner Pass (هموارترین گذرگاه در رشته
کوههای آلپ) با موسولینی رهبر ایتالیا دیدار و ضمن مذاکرات طرفین، موسولینی
موافقت کرد که به آلمان در جنگ با انگلستان و فرانسه کمک کند. آلمان و
ایتالیا در اکتبر 1939 قرارداد دوستی و اتحاد امضا کرده و آن را محور رم ـ
برلین خوانده و از کشورهای دیگر دعوت کرده بودند که به آن به پیوندند. این
اتحاد بعدا رنگ نظامی بیشتری بخود گرفت و 27 سپتامبر 1940 ژاپن به آن پیوست
و سپس مجارستان، رومانی، اسلواکیا و بلغارستان وارد آن شدند. برای مدتی
کوتاه، عراق نیز عملا به آن پیوسته بود و اسپانیای فرانکو هم جانب آن را
داشت. در سال 1940 و هشت ماه اول سال 1941 تلاش هایی برای وارد ساختن ایران
به آن نیز صورت گرفته بود. آلمان و ژاپن پیش از ایجاد محور رم ـ برلین،
باهم برضد کمونیسم متحد بودند. در طول جنگ جهانی دوم، رسم براین شده بود که
متحدان ژاپن و آلمان را هم در ردیف اعضای اتحادیه محور قراردهند.
1940 -
جنبش مسلمانان همه هند خواهان ایجاد یک کشور مستقل برای مسلمانان این شبه
قاره شد. این کشور هفت سال بعد، و تنها بر پایه تفاوت دین به نام پاکستان و
در دو طرف هند به وجود آمد که در سال 1971، قسمت شرقی درپی یک جنگ خونین و
با کمک دولت هند به نام بنگلادش استقلال یافت و جمهوری پاکستان منحصر به
بخش غربی آن شد.
1945 - جزیره اوکیناوای ژاپن زیر آتش 1500 ناو آمریکایی قرار گرفت که چنین آتشی در طول جنگ جهانی دوم بیسابقه بود.
2011 - موشک باران کردن لیبی به خاطر نفت لیبی در نخستین روز حملات هوایی ـ موشکی ناتو
«همزمان
با آغاز سال 1390 ایرانی، جهان نیز وارد عصر تازه ای شده است ـ یک دوره
تاریخی که با همه ادوار پیشین متفاوت خواهد بود. تشکیل تدریجی یک قطب
نیرومند چندین ملیّتی در کره زمین، بشررا وارد این دوره کرده و این قطب در
طول این دوره ـ دوره برتری خود ـ هرچه را که اراده کند ـ صرف نظر از راه و
روش ـ به انجام خواهد رساند.»
زادروزها ۱۲۳۲ - مظفرالدین شاه قاجار
مظفرالدین شاه قاجار
۱۳۴۳ - مهرشاد کارخانی، فیلمساز، کارگردان، نویسنده، بازیگر و عکاس ایرانی
درگذشتها ۱۳۴۴ - عبدالعظیم قریب (زاده ۱۲۵۸ گرکان) استاد برجستهی فرهنگ و ادب.
۱۳۸۷ - داوود اسدی، بازیگر ایرانی تلویزیون و سینما.
عبدالعظیم قریب
۱۳۹۱ - غلامحسین سمندری, استاد دو تار ایران.
۱۳۹۳ - جمشید داناییفر، از مرزبانان اسیر شده به وسیله جیش العدل
داوود اسدی